۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

یاد جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین کشور را گرامی میداریم
گور خونین شهیدان به تو آواز دهد       آتشی را که فروزان شده خاموش مکن
ما به امید وفـای تو گذشتیـم زجـان        دوستان را مبر از یاد و فراموش مکن
7 قوس امسال مصادف است با سی و ششمین سالروز جانباختن رفیق زنده یاد استاد اکرم یاری به دست جلادان مزدور سوسیال امپریالیزم شوروی در 7 قوس 1358. "کمیتۀ برگزاری 7 قوس"، نظر به نقش پیشگام ایدیولوژیک- سیاسی و تشکیلاتی رفیق اکرم یاری در شکلدهی جنبش دموکراتیک نوین کشور و رهبری مبارزات آن در دهۀ چهل خورشیدی، در 7 قوس سال 1392 خورشیدی روز جانباختن این رفیق زنده یاد را روز یادبود از تمامی جانباختگان زنده یاد جنبش دموکراتیک نوین کشور اعلام داشت و در همان روز و همچنان در 7 قوس سال 1393 طی چند گردهمآیی در نقاط مختلف کشور روز یادبود آن رفقا را برگزار نمود.
با سرافرازی باید اعلام نمود که نیروهای برحالِ دموکراتیک نوین کشور در 13 میزان امسال گام کیفی مهم دیگری در معرفی این جنبش و بسیج خودشان به پیش برداشتند و با برگزاری چهار گردهمآیی در نقاط مختلف کشور، یک گردهمآیی در آن سوی خط دیورند، دو گردهمآیی در اروپا و یک گردهمآیی در کانادا، از پنجاهمین سالگرد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین افغانستان تجلیل به عمل آوردند. جرئتمندانه باید بیان داشت که برداشته شدن این گام پیشروانۀ مبارزاتی مهم می تواند- و باید- به عنوان اولین سنگِ تهدابِ احیای وسیع جریان دموکراتیک نوین افغانستان تلقی گردد و با گام های مبارزاتی دیگری تعقیب شود.
مشمولین "کمیتۀ برگزاری 7 قوس" افتخار دارند که با شمولیت در "کمیتۀ برگزاری پنجاهمین سالیاد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین افغانستان"، به عنوان بخش مهمی از آن کمیته، نقش برجسته ای دربرداشته شدن گام مبارزاتی ارزنده در 13 میزان امسال بازی کرده اند. در عین حال باید خاطر نشان ساخت که کاروپیکار اسبق "کمیتۀ برگزاری 7 قوس" در برگزاری محافل یادبود از جانباختگان جریان دموکراتیک نوین افغانستان در 7 قوس سال 1392 و 7 قوس سال 1393 خورشیدی، مقدمه چینی های مهمی برای استوار کردن اولین سنگٍ تهدابِ احیای وسیعِ جریان دموکراتیک نوین کشور در 13 میزان امسال محسوب می گردد.
علیرغم این مسایل، "کمیته" همچنان به موجودیت مستقل خود و برگزاری روز یادبود از جانباختن رفیق زنده یاد استاد اکرم یاری به عنوان روز یادبود تمامی جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین کشور ادامه می دهد. اما نظر به محدودیت های معینی که دامنگیرش هست در شرایط فعلی و سر از همین سال در داخل کشور از برگزاری محافل یادبود در 7 قوس صرفنظر کرده و به انتشار اعلامیۀ یادبود درین روز اکتفا می نماید. در عوض، "کمیته" محدودیت کاروپیکار خود را رفع کرده و مضمون فعالیت های خود را از برگزاری صرف روز یادبود جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین کشور به یادبود و معرفی یکایک جانباختگان جنبش، بخصوص چهره های برجستۀ آن، نیز انکشاف داده و نام خود را به "کمیتۀ یادبودِ جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین افغانستان" تغییر داده است.
"کمیتۀ برگزاری 7 قوس" موفق شد معامله گری های کسانی که تلاش داشتند قرابت های خانوادگی و طایفه یی شان با جانباختگان جنبش و مشخصاً رفیق زنده یاد اکرم یاری را وجه المصالحۀ تسلیم طلبی های شان در قبال اشغالگران امپریالیست و رژیم دست نشانده بسازند، در خدمت به مقاومت و مبارزه علیه اشغالگران و رژیم پوشالی تا حد زیادی خنثی نماید. "کمیتۀ یادبودِ جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین افغانستان" مصمم است که به کوشش های خود تا خنثی کردن کامل این حرکت تحقیر آمیز در قبال جانباختگان عزیز جنبش ادامه دهد. درین راستا همکاری و همیاری تمامی منسوبین برحال جنبش با "کمیته" به شدت مورد نیاز است.
"کمیتۀ یادبودِ جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین افغانستان" وظیفۀ خود می داند که در گام های بعدی مبارزاتی اش به معرفی یکایکٍ چهره های جانباختۀ برجستۀ جنبش در خدمت به احیای وسیع جنبش دموکراتیک نوین کشور آغاز نماید و طبق توان جوانب مثبت و منفی ایدیولوژیک- سیاسی و تشکیلاتی مبارزات این جانباختگان را روشن سازد. درین راستا نیز همکاری و همیاری عمومی تمامی منسوبین برحال جنبش، بخصوص سابقه داران آن، با "کمیته" ضروری است.
رفقا و دوستان عزیز! بیایید تا درین روز یادبود از جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین کشور و در پیشاپیش آن ها رفیق زنده یاد استاد اکرم یاری، یاد آن قهرمان را زنده سازیم و با درس آموزی از فداکاری های جانبازانۀ آنها، در مسیر مبارزه و مقاومت علیه اشغالگران امپریالیست و دست نشاندگان شان و همچنان اشغالگران داعشی به عنوان دشمنان عمدۀ کشور و مردمان کشور و تلاش برای برپایی مقاومت همه جانبۀ ملی مردمی و انقلابی علیه آن ها و در کل در راه مبارزه بخاطر پیروزی انقلاب دموکراتیک نوین در کشور، اصولی، منظم و ایثارگرانه به پیش رویم.   
کمیتۀ یادبودِ جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین افغانستان

7 قوس 1394 (28 نوامبر 2015)     

۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

گزارشات تجلیل از پنجاهمین ساگرد بنیادگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان توسط کمیته برگزاری پنجاهمین سالگرد بنیاد گذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در مناطق مختلف

گزارش اول     word       PDF

گزارش دوم     word       PDF

گزارش سوم    word       PDF

گزارش چهارم  word       PDF

گزارش پنجم    word           PDF

نسخه کامل گزارشات محافل بنیاد گذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان

۱۳۹۴ آبان ۹, شنبه

گزارش شماره 5

گزارش مختصر محفل تجلیل از پنجاهمین سال بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین در ولایت ....


پنجاهمین سالیاد بنیادگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در ولایت ... تجلیل گردید. نظر به شرایط و اوضاع ولایت ... این محفل به صورت یک محفل کوچک و معدود در نظر گرفته شده بود. اما متاسفانه در عمل تعداد شرکت کنندگان در محفل حتی نسبت به تعداد در نظر گرفته شده نیز کمتر شده و مجموعاً 13 نفر گردید، زیرا تعدادی از افراد دعوت شده به محفل به علت مسدود بودن راه نتوانستند در محفل شرکت کنند.
محفل ساعت 9  قبل از ظهر روز جمعه دهم میزان شروع گردید. گردانندۀ محفل سخنران اصلی بود و سخنرانی اش را در اساس بر محور اعلامیۀ کمیتۀ برگزاری پنجاهمین سالگرد بنیادگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان پیش برد. این سخنرانی چند ساعته در واقع بحث تفصیلی روی مندرجات اعلامیۀ کمیتۀ برگزاری بود. در جریان سخنرانی بعضی از دوستان دیگرِ شرکت کننده در محفل نیز اظهار نظرهای مختصری داشتند و به ویژه نسبت به کل کارزار تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین افغانستان، منجمله در ولایت خودشان، ابراز خرسندی و خوشوقتی نمودند.
محفل مجموعاً مدت سه ساعت دوام نمود و به ساعت 12 چاشت خاتمه یافت. اما بحث های متقابل میان شرکت کنندگان محفل که همه خواهان ادامه و گسترش فعالیت های مبارزاتی در آینده بودند تا ساعت 5 بعد از ظهر ادامه یافت. در پایان این بحث های متقابل فیصله به عمل آمد که دو کمیته، یکی در مرکز ولایت و دیگری در یکی از ولسوالی های ولایت، تشکیل گردد تا برای فعالیت های بعدی آمادگی گرفته شود.
همۀ شرکت کنندگان در محفل و جلسۀ بحثی متقابلِ بعد از آن، نسبت به کار انجام یافته خیلی خوشبین بودند و امیدوار بودند که فعالیت های شان در آینده به طرف استحکام و گسترش بیشتر پیش خواهد رفت و آن ها خواهند توانست در آینده محافل بهتر و وسیع تر داشته با
شند

گزارش شماره 4

پنجاهمین سالیاد بنیادگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر... تجلیل گردید


محفل تجلیل از پنجاهمین سالگرۀ بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین افغانستان در شهر ... برگزار گردید. طبق یرنامۀ تعیین شده، برنامۀ محفل ساعت دوونیم بعد از ظهر روز جمعه دهم میزان شروع گردید و مدت دوونیم ساعت دوام کرد. تعداد اشتراک کنندگان تقریباً به 60 نفر می رسید که شامل زنان، دختران و مردان جوان بودند. گردانندۀ برنامه، "ح. ج." یک تن از اعضای جنبش انقلابی جوانان افغانستان بود. وی برنامه را با دکلمۀ قطعه شعر انقلابی ذیل آغاز نمود:
«دریا دلان به چوبۀ دار بوسه می زنند
لیکن به پیش خصم سری خم نمی کنند»
.......
این بار با صلابت پامیر پر غرور
آییم ما نترس و دلیرانه و جسور
پس از افتتاح محفل توسط گردانندۀ محفل و خوانش افتتاحیه توسط وی، خانم حماسه سندی بنام "تاریخچۀ جریان دموکراتیک نوین افغانستان" را به خوانش گرفت. در قسمتی از این سند گفته شد:
«ما تنها با نقد اصولی، علمی و همه جانبۀ گذشتۀ مان است که اخگر مدفون شد‌ۀ مبارزه را از زیر تل خاکستر بیرون آورده و با اتخاذ خط اصولی و انقلابی به پیش می رویم. جنبش نوین انقلابی ما محصول چنین فرآیندی است.»
و همچنان:
«امروزه اما با تهاجم اشغالگران غربی به سردمداری یانکی ها، که کشور و مردمان آن مورد یورش و چپاول قرار گرفته اند، نیاز جدی و مبرم به ایجاد عینی میدان های مبارزاتی است تا بر مبنای آن و با رهبری حزب پیشآهنگ بر کل جنبش مبارزاتی کشور، دست تجاوزگران را کوتاه و رژیم دست نشاندۀ آنان را سرنگون سازیم...»
سپس "شاغلی آ." مقالۀ پشتو تحت عنوان " دځوانانو مترقی سازمان" را به خوانش گرفتند.  در آخر این مقاله یک بیت از یک شعر انقلابی به زبان پشتو شعار گونه فریاد گردید:
« د همت په غره کی ونه د نشتر یم -----  په وچ زور د وچو کاڼو نه نم اخلم»
بعد نوبت به "استاد ع." رسید تا شعر سروده شده توسط خودشان را زمزمه نمایند. وی در ابتدا بیان داشتند که:
«دوستان و مهمانان عزیز سلام! من لازم ندیدم مقاله بخوانم، زیرا دوستان مسایل را بیان نمودند. من احساسات خودم را نسبت به این روز در قالب یک شعر بیان می کنم. امید است احساساتم را به صورت درست و اصولی بیان توانسته باشم.» و احساسات شاعر در تمام شعر و به ویژه به گونۀ مؤجز در قالب کلمات و جملات ذیل بیان گردید:
«در همین سرزمین ما
اکرم بزرگ
کلکانی و جرئت
و صادق و رستاخیز
همۀ شان سیدال گونه سخندان بودند
همۀ شان از بهار می گفتند
از کشور آزاد و سرزمین کارگر و دهقان» ...
بعداً محترم "آ. م." اعلامیۀ کمیتۀ برگزاری پنجاهمین سالگرد جنبش دموکراتیک نوین افغانستان" را که اعلامیۀ مشترک تمامی محافل برگزاری در داخل و خارج کشور است به خوانش گرفتند.
 محترم "ع. ک." به نوبۀ شان به دکلمۀ یک شعر انقلابی پرداختند. در قسمتی از این شعر گفته شد که:
«کنون که خنده به لب های غنچه خشکیده --  بگو به حضرت باران درود ما مردم»
پس از آن محترم "ظ." مقاله اش تحت عنوان "درآمدی به انحرافات و کمبودهای جریان دموکراتیک نوین افغانستان" را بخوانش گرفتند و در قسمتی از آن بیان داشتند:
«همان گونه که رفقای جانباختۀ ما و در پیشاپیش آنان استاد اکرم یاری، علیه رویزیونیزم و تجاوز سوسیال امپریالیزم سینه سپر کردند و به مبارزۀ بی امان شان تا پای جان ادامه دادند، مسئولیت تاریخی و مبرم امروزی ما نیز مبارزۀ بی امان علیه اشغالگران امریکایی، متحدین شان و رژیم پوشالی است. این گونه است که می توان از 13 میزان به عنوان یک روز تاریخی و انقلابی یاد کرد و آن را پاس داشت.»
محترم "ح." نیز به نوبۀ شان شعری را دکلمه کردند. در قسمتی از شعر گفته شد:
«وطن ویران و مردم داغدار است --  گدا و بی نوا ناچار تا کی»
در اخیر برنامه چند ترانه توسط "استاد ع." و "آقای هـ." پیشکش محفل گردید.
 محفل ساعت پنج بعد از ظهر پایان
یافت.

۱۳۹۴ مهر ۱۵, چهارشنبه


 

به‌مناسبت تجلیل از

پنجاهمین سال‌گرد بنیاد‌گذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان

امروز، 13 میزان سال 1394 خورشیدی، مصادف است با پنجاهمین سال‌گرد تأسیس سازمان جوانان مترقی افغانستان. سازمان جوانان مترقی افغانستان در نشست عمومی مؤسس آن سازمان در 13 میزان سال 1344 خورشیدی اعلام موجودیت کرد. خط و مشی مبارزاتی سازمان یک خط و مشی علمی و ضد ارتجاعی، ضد تجدید نظر طلبی و ضد امپریالیستی و ضد سوسیال‌امپریالیستی بود. اتخاد این خط و مشی مبارزاتی به پیش‌گامی رفیق زنده‌یاد اکرم یاری صورت گرفت. با تکیه بر این خط و مشی مبارزاتی اصولی و فعال، سازمان جوانان مترقی به زودی توانست ابتکار راه اندازی جریان دموکراتیک نوین افغانستان را روی‌دست گیرد. از آنجایی‌که انتشار جریدۀ شعلۀ جاوید به عنوان ناشر اندیشه های دموکراتیک نوین نقش موثری در رشد و گسترش جریان دموکراتیک نوین افغانستان بازی نمود، جریان مذکور به نام جریان شعلۀ جاوید معروف گردید، به نحوی که تا امروز تمامی شخصیت‌ها و تشکلاتی که ریشه‌های تاریخی‌شان از لحاظ فکری و سیاسی به جریان دموکراتیک نوین افغانستان در دهۀ چهل خورشیدی می‌رسد بنام شعله‌یی یاد می‌شوند.

سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین افغانستان در هرسه عرصۀ مبارزاتی ضد ارتجاعی، ضد رویزیونیستی و ضد امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی به نحو اصولی و فعالانه مبارزاتش را پیش می‌برد. به همین جهت جریان دموکراتیک نوین افغانستان یا جریان شعلۀ جاوید به‌سرعت به‌بزرگِترین جریان سیاسی توده یی و کثیر الملیتی کشور مبدل گردید که بخش بزرگی از روشنفکران، کارگران و خرده بورژوازی شهری مبارز از ملیت‌های مختلف کشور را در رهبری و صفوف خود جای داده بود. به همین جهت مورد کینه و نفرت عمیق و گستردۀ ارتجاع، تجدیدنظرطلبان وطنی و امپریالیست ها و سوسیال‌امپریالیست‌ها قرار گرفت.

اولین قربانی حملۀ ارتجاع بر جریان دموکراتیک نوین افغانستان زمانی صورت گرفت که این جریان هنوز قد راست نکرده بود و از طریق پخش شب‌نامه ها و سایر شکل‌های فعالیت های مبارزاتی مخفی و نیمه‌مخفی مبارزاتش را پیش می‌برد. این رفیق جان‌باخته یکی از منسوبین کارگری جریان بود که حین پخش یک شب‌نامه توسط پولیس ارتجاع دست‌گیر گردید و زیر شکنجه های ددمنشانۀ قاتلان مرتجع و هار جان‌باخت. دومین حمله بر جریان که توسط سانسورچیان ارتجاع به منظور غضب یک وسیلۀ مهم تبلیغاتی آن صورت گرفت، توقیف جریدۀ شعلۀ جاوید پس از انتشار 11 شمارۀ آن در اوایل سال 1347 خورشیدی بود. حملۀ سوم ارتجاع بر جریان که به تعقیب حملۀ دوم و مدت کمی بعد از آن صورت گرفت، حملۀ "قوای ضربۀ" پولیس ارتجاع بر تظاهرات روشنفکری- کارگری تحت رهبری جریان بود. در اثر این حمله، تظاهرات سرکوب گردید و عدۀ زیادی از روشن‌فکران و کارگران شعله یی و به ویژه عده ای از رهبران جریان دموکراتیک نوین دست‌گیر گردیده و به زندان انداخته شدند.

جنبه‌های ضعیف خط و مشی عمدتاً اصولی سازمان و سرکوب‌گری‌های ارتجاع ظاهر شاهی در قبال جریان دموکراتیک نوین دست‌به‌دست هم داده از یک‌طرف زمینه‌ساز اولین انشعاب در جریان گردید و از طرف دیگر شکل‌گیری یک خط و مشی متفاوت با خط و مشی مؤسس سازمان را به‌صورت درونی باعث گردید. اما اینِ انشعاب آشکار در جریان و شکل‌گیری درون سازمانی یک خط و مشی متفاوت با خط و مشی رفیق زنده یاد اکرم یاری، نتوانست تأثیرات سوء برجسته و گسترده یی بر فعالیت‌های مبارزاتی جریان داشته باشد. ولی فشارهای درونی و بیرونی بر سازمان و جریان زمینه‌ساز مبتلا شدن رفیق زنده‌یاد اکرم یاری به یک مریضی جان‌کاه گردید که در اثر آن دیگر نتوانست به‌فعالیت‌های سازمانی‌اش ادامه دهد و ناگزیر از سازمان کناره‌گیری اختیار نمود. پس از آن خط و مشی متفاوت با خط رفیق زنده یاد اکرم یاری که از قبل در درون سازمان شکل گرفته بود بر سازمان مسلط گردید.

زمانی که یک گردهم‌آیی جریان دموکراتیک نوین افغانستان در سال 1351 خورشیدی در پوهنتون کابل مورد حملۀ ددمنشانۀ ارتجاع اخوانی گلبدینی قرار گرفت، یکی از رزمندگان فعال جریان یعنی "سیدال سخندان" جان‌باخت. در همین سال مسئولیت کشته شدن مشکوک یکی از متعلمین مکاتب شهر هرات در جریان یکی از تظاهرات در آن شهر توسط جناح خلق حزب دموکراتیک خلق افغانستان به دوش شعله‌یی‌ها انداخته شد. به‌دنبال این حوادث، سازمان و جریان به دو بخش مدافعین و انتقادیون تقسیم گردید. رهبری جدید سازمان جوانان مترقی و خط و مشی غیر اصولی و غیر فعال آن نه‌تنها قادر نگردید بر این مشکلات فایق آید، بلکه در مقابل آن سپر انداخت. در نتیجه، سازمان به‌سرعت به‌طرف انحلال سوق یافت، جریان فروپاشید، بخش اعظم منسوبین سازمان و جریان غیرفعال گردیدند و منحرفین اکونومیست که بخش عمدۀ انتقادیون را تشکیل می‌دادند بر بخش‌های زیادی از فعالین باقیماندۀ جریان مسلط شدند. جریان دموکراتیک نوین که پراگنده شده و فروپاشیده بود نه‌تنها نتوانست از کودتای 26 سرطان سال 1252 داودخان، که به هم‌کاری فعال مزدوران تجدید نظر طلب سوسیال‌امپریالیست‌های شوروی و موافقت و هم‌کاری خود "شوروی‌ها" صورت گرفت، جلوگیری نماید، بلکه در مواجهه با استبداد داودخانی، که تحت نام و ماسک جمهوریت صورت می‌گرفت، بیشتر از پیش پراگنده و متشتت گردید و بقایاِی آن به‌طرف انحرافات و انشعابات بیشتر پیش‌رفتند و در صحنۀ مبارزات سیاسی افغانستان بیشتر از پیش به حاشیه کشانده شدند.

کودتای 7 ثور 1357 توسط مزدوران تجدید نظر طلب سوسیال‌امپریالیزم شوروی به‌هم‌کاری نزدیک مشاوران نظامی و قوای هوایی متجاوز "شوروی" و آغاز سرکوب‌گری‌های سبعانۀ وسیع و گستردۀ کودتاچیان علیه تمامی نیروهای سیاسی مخالف شان در افغانستان- به شمول منسوبین سابق سازمان جوانان مترقی، جریان دموکراتیک نوین و تشکلات برخاسته از متن آنها و حتی شعله‌یی‌های سابق غیرفعال و غیرمربوط به‌تشکلات موجود- باعث گردید که یک‌بار دیگر جنب‌وجوش مبارزاتی در میان بقایای جریان دموکراتیک نوین افغانستان به‌وجود آید و خواست عمومی برای وحدت بخش‌های مختلف بقایای جریان در میان آن‌ها شکل بگیرد. اما این خواست مبنای ایدیولوژیک- سیاسی روشن و میدان توده یی وسیع نداشت. بخش‌های مختلف بقایای جریان دموکراتیک نوین افغانستان نه‌تنها در صحنۀ سیاسی افغانستان سال‌ها عقب‌ماندگی داشتند بلکه در قبال انکشافات جدید در جنبش انقلابی بین المللی نیز شدیداً عقب‌مانده بودند و کمبودات و انحرافات سابق شان وسیع‌تر و عمیق‌تر گشته بود. طبیعی بود که این جنبشِ مبتلا به کمبودات و انحرافات وسیع و عمیق و دچار تشتت و تفرقه نه‌تنها نتواند عکس‌العمل اصولی و نیرومند در قبال کودتاچیان 7 ثوری و سپس تجاوز و اشغال‌گری سوسیال‌امپریالیست‌های شوروی از خود نشان دهد، بلکه بخش‌هایی از آن به دامان ناپاک تجدید‌نظرطلبی‌های جدید در جنبش انقلابی بین المللی سقوط کردند و بطور کلی از  دایرۀ جنبش دموکراتیک نوین بیرون رفتند.

در هرحال این جنبش متشتت و متفرق نه از لحاظ ایدیولوژیک- سیاسی آمادۀ مقابلۀ اصولی با اشغال‌گران سوسیال‌امپریالیست و دست‌نشاندگان تجدید‌نظرطلب وطنی شان و رشد و گسترش روزافزون نیروهای ارتجاعی وابسته به امپریالیست‌های غربی و قدرت‌های ارتجاعی منطقه‌یی بود و نه از لحاظ توان توده‌یی سازمان‌یافته و نظامی. با وجود این در مبارزه و مقاومت علیه رژیم کودتا و اشغال‌گران سوسیال‌امپریالیست ده‌ها هزار نفر از رهبران و صفوف خود را قربانی داد. طبیعی بود که فرجام این نبرد چیزی جز شکست تلخ چیز دیگری نمی‌توانست باشد. زخم‌های این شکست تلخ آن‌چنان عمیق است که تا هم اکنون- یعنی پس از گذشت تقریباً سه دهه از زمان شکل‌گیری مجدد خط و مشی اصولی میراث دار، ادامه دهنده و تکامل دهندۀ خط و مشی اصولی رفیق زنده یاد اکرم یاری و ارتقا و گسترش آهسته و پیوسته اش تا زمان حاضر- هم‌چنان تازه است و درد و سوز جان‌کاهش هنوز احساس می‌شود.

ما در جریان چندین تحول پیهم سیاسی- نظامی در طی این سه دهه (خروج قوای متجاوز و اشغال‌گر سوسیال‌امپریالیستی از کشور و سپس فروپاشی رژیم بازمانده از دوران اشغال "شوروی"؛ روی‌کار آمدن تنظیم‌های جهادی، تشکیل دولت اسلامی و خانه‌جنگی‌های خانمان‌سوز میان جهادی‌ها؛ شکل‌گیری تحریک اسلامی طالبان، گسترش سریع نفوذ آن‌ها در کشور و تشکیل امارت اسلامی طالبان در اثر حمایت‌های ارتجاعی و امپریالیستی خارجی و سرانجام تجاوز و اشغال‌گری امپریالیست‌های امریکایی و متحدین شان بر افغانستان، سرنگونی امارت اسلامی طالبان توسط آن‌ها، تشکیل حاکمیت پوشالی رژیم دست نشانده و سپس آغاز مقاومت‌های جنگی ارتجاعی طالبان علیه اشغال‌گران و رژیم دست نشانده و گسترش آن) در سطح یک جنبش ضعیف سیاسی مخالفِ امپریالیست‌ها و مرتجعین باقی مانده‌ایم و هنوز نتوانسته‌ایم یک مقاومت وسیع و همه‌جانبه علیه اشغال‌گران کنونی و دست‌نشاندگان ‌شان را بسیج، سازمان‌دهی و رهبری نماییم. یکی از عوامل مهم ابتلای ما به این وضعیت نامناسب و نامساعد آن است که هنوز درد و سوز زخم‌های عمیقِ شکستِ تلخ جنبش ما در مقاومت ضد سوسیال امپریالیستی جان‌و‌تن ما را می‌آزارد و روح‌وروان ما را پژمرده می‌سازد.

اما نجات از این درد و پژمرده‌گی نه‌تنها مورد نیاز و ضروری است بلکه قطعاً ممکن و قابل حصول نیز می‌باشد. نباید فراموش کنیم که جنبش ما در طی سه دهۀ گذشته، علیرغم سقوط عدۀ زیادی از رفقای نیمه راه و دشمن‌شادکن به منجلاب تجدیدنظر طلبی و خیانت‌های طبقاتی و ملی در قبال دشمنان ارتجاعی و امپریالستی، مشخصاً در قبال امپریالیست‌های اشغال‌گر امریکایی و متحدین شان و رژِیم پوشالی دست‌نشاندۀ شان، پیوسته به موضع‌گیری‌های ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی پرداخته و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی افغانستان به مخالفت با حاکمیت ارتجاعی "جهادی‌ها"، امارت قرون وسطایی و عقب‌گرای طالبان، تجاوز و اشغال‌گری امپریالیست‌های امریکایی و متحدین شان و رژیم دست‌نشاندۀ شان برخاسته است. به گفتۀ یکی از نویسندگان مرتجع، ما پیوسته "دولت ستیز" باقی‌مانده ایم. بنابرین ما از یک پایۀ فکری و سیاسی ارتقا و گسترش مخالفت ضعیف سیاسی کنونی علیه اشغال‌گران و رژیم دست نشانده به یک مقاومت همه‌جانبۀ ملی مردمی و انقلابی علیه آن‌ها برخوردار هستیم؛ به‌شرط این‌که کمبودها و نواقص خود را بزداییم، بر اصولیت‌ها و درستی‌های علمی فکری و سیاسی مان قاطعانه اتکاء کنیم و برمبنای خط و مشی اصولی علیه پراگنده‌گی و تفرقه در جنبش قاطعانه مبارزه نماییم.

مبارزه علیه امپریالیزم، ارتجاع و اپورتونیزم پایه و اساس مبارزۀ انقلابی را تشکیل می‌دهد. اما این پایه و اساس، در مراحل مختلف تکامل اجتماعی کشور، در اشکال عمده و غیرعمدۀ تبارز خود نمایان می‌گردد.

در حال حاضر سلطۀ امپریالیزم بر افغانستان از لحاظ نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به‌طور عمده در سلطۀ همه جانبۀ اشغال‌گران امپریالیست امریکایی و متحدین شان بر افغانستان متبلور گردیده است، هم‌چنان‌که سلطۀ ارتجاع عمدتاً توسط سلطۀ پوشالی رژیم دست‌نشاندۀ اشغال‌گران بر کشور مشخص شده است. برعلاوه باید گفت که متاسفانه هنوز اشغال‌گران امپریالیست از کشور رانده نشده و رژیم دست نشانده سرنگون نشده است که تجاوز خزندۀ یک دولت ارتجاعی خارجی (داعش) بر افغانستان و گسترده شدن روزافزون دامنۀ اشغال‌گری‌هایش را شاهد هستیم. این‌ها مجموعاً در حال حاضر دشمنان عمدۀ کشور و مردمان کشور محسوب می‌گردند و آماج مقاومت ملی مردمی و انقلابی کنونی و مقاومت همۀ جانبۀ ملی مردمی و انقلابی آینده هستند. در واقع اپورتونیست‌های تسلیم شدۀ تجدیدنظرطلب به این دشمنانِ عمدۀ کشور و مردمان کشور نیز در زمرۀ همین دشمنان قرار دارند و باید آماج مقاومت ملی مردمی و انقلابی دانسته شوند.

عمده دانستن مقاومت علیه این دشمنان عمدۀ کشور و مردمان کشور به‌مفهوم نادیده گرفتن کامل مبارزه علیه دشمنان غیر عمده نیست و نمی‌تواند باشد. اما این مبارزه باید تابع منافع عمومی مقاومت علیه دشمنان عمده باشد و در هم‌سویی و هم‌آهنگی با آن پیش برده شود. مبارزه علیه سایر دولت های امپریالیستی و ارتجاعی خارجی و وابستگان شان را باید در زمرۀ همین نوع مبارزه به‌حساب آورد و به پیش برد. برعلاوه مبارزه علیه سایر گرایشات اپورتونیستی وغیر تجدیدنظرطلب در میان منسوبین کنونی جنبش مترقی و انقلابی کشور نیز ضروری و مهم است و نباید به‌فراموشی سپرده شود.

کمیتۀ برگزارکنندۀ پنجاهمین سال‌گرد تاسیس سازمان جوانان مترقی، علی‌رغم تمامی محدودیت‌ها و ناتوانی‌های دست‌وپاگیر تلاش کرده است که طی چندین محفل در نقاط مختلف کشور، تجلیل شایسته ای از این روز به‌عمل آورد. از تمامی رفقا و دوستانی که در جوانب مختلف این کاروپیکار ما را مدد رسانده اند اظهار امتنان می‌نماییم و تمامی رفقا و دوستانی را که در محافل امروزی شرکت کرده اند خیرمقدم می‌گوییم. امیدواریم برگزاری این محافل گام کوچکی باشد در جهت معرفی جنبش ما، جنبشی که علی‌رغم ضربات پیهم وارده بر پیکرش در طی عمر مبارزاتی پنجاه ساله اش و جان‌باختن باربار کل جمع بزرگان و رهبرانش در مبارزه و مقاومت علیه امپریالیزم و ارتجاع هم‌چنان زنده است، نفس می‌کشد و در صحنۀ مبارزاتی کشور در خون‌خفتۀ ما کماکان حضور دارد. اگر کل برنامۀ برگزاری از پنجاهمین سال‌گرد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین کشور بتواند گام روشنی باشد در جهت تثبیت این حضور و ارتقا و گسترش درست، اصولی و رزمندۀ آن در آینده، ما احساس غرور و افتخار می نماییم و اعلام می‌کنیم که تمامی رفقا و دوستان هم‌کار ما و تمامی رفقا و دوستان حاضر در محافل امروز نیز در این احساس سربلندی مبارزاتی با ما شریک و سهیم هستند.

زنده، شگوفا و پیش‌رونده باد جنبش دموکراتیک نوین در افغانستان!

به‌پیش در راه برپایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی و انقلابی همه جانبه علیه اشغال‌گران امپریالیست و رژیم دست‌نشانده و مرتجعین متجاوز و اشغال‌گر داعشی!

کمیته برگزاری پنجاهمین سال‌گرد بنیاد‌گذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان

13 میزان 1394 خورشیدی (5 اکتوبر 2015 میلادی)

گزارش مختصر سوم 

محفل تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر...

سیزدهم میزان 1344 روزی است که تاریخ بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان یا شعله جاوید به شمار میرود. روز دوشنبه مورخ سیزدهم میزان 1394 را به عنوان پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر .... محفلی تدویر گردید که تعداد شرکت کنندگان این محفل به 50 تن می رسید.

محفل تجلیلیه در سالون یکی از مکاتب شهر دایر گردید و یک ترکیب سه گانه نوجوانان، جوانان و میانه سالها را در بر میگرفت. این محفل راس ساعت 9 صبح روز دوشنبه آغاز گردید  و ساعت 10 و نیم صبح خاتمه یافت.

دیوارهای سالن با شعارها و تصاویری از زنده یاد اکرم یاری پوشانیده شده بود. در یکی از شعارها چنین نوشته شده بود:

« گرامی باد 13 میزان و فرخنده باد پنجاهمین سالیاد جنبش دموکراتیک نوین در افغانستان»

این شعار توجه اکثریت را به خود جلب نموده و عده ای از شرکت کنندگان که با جریان دموکراتیک نوین در افغانستان آشنائی نداشتند و آنرا به خوبی نمیشاختند، از لابلای سخنرانی ها و مقالات خوانده شده در محفل بدان آشنائی حاصل نمودند و آنرا شناختند. عده ای پس از اختتام محفل علاقه مندی خود را به این جنبش نشان داده و خواهان شناخت بیشتر از وضعیت کلی این جنبش گردیدند.

جوانانیکه برای اولین بار در محفل شرکت نموده بودند، اکثریت این محفل را تشکیل میدادند. تمامی دست اندرکاران محفل، تعهد سپردند که منبعد همه ساله از این روز تجلیل به عمل آورده و راه شان را ادامه خواهند داد.

محفل با افتتاحیه یک تن از دست اندرکاران و با شعر ذیل آغاز به کار نمود:

تو شاهینی قفس بشکن، به پرواز آ و مستی کن                                    که بر آزادگان داغ اسارت سخت ننگین است

این بیت از شعر، شور ذایدالوصفی را میان شرکت کنندگان به راه انداخت. طوریکه با خواندن این بیت از شعر، تمامی شرکت کنندگان با کف زدن های پی هم، گرداننده را همراهی نمودند.

سپس سخنرانان به ترتیب صحبت نمودند. اولین نفر که مجری برنامه به جایگاه دعوت نمود، اعلامیه کمیته برگزاری محفل پنجاهمین سالیاد جنبش دموکراتیک نوین افغانستان را به سمع حاضرین رساند. در قسمت شروع اعلامیه آمده است:

« امروز، 13 میزان سال 1394 خورشیدی، مصادف است با پنجاهمین سال‌گرد تأسیس سازمان جوانان مترقی افغانستان. سازمان جوانان مترقی افغانستان در نشست عمومی مؤسس آن سازمان در 13 میزان سال 1344 خورشیدی اعلام موجودیت کرد. خط و مشی مبارزاتی سازمان یک خط و مشی علمی و ضد ارتجاعی، ضد تجدید نظر طلبی و ضد امپریالیستی و ضد سوسیال‌امپریالیستی بود. اتخاد این خط و مشی مبارزاتی به پیش‌گامی رفیق زنده‌یاد اکرم یاری صورت گرفت. با تکیه بر این خط و مشی مبارزاتی اصولی و فعال، سازمان جوانان مترقی به زودی توانست ابتکار راه اندازی جریان دموکراتیک نوین افغانستان را روی‌دست گیرد. از آنجایی‌که انتشار جریدۀ شعلۀ جاوید به عنوان ناشر اندیشه های دموکراتیک نوین نقش موثری در رشد و گسترش جریان دموکراتیک نوین افغانستان بازی نمود، جریان مذکور به نام جریان شعلۀ جاوید معروف گردید، به نحوی که تا امروز تمامی شخصیت‌ها و تشکلاتی که ریشه‌های تاریخی‌شان از لحاظ فکری و سیاسی به جریان دموکراتیک نوین افغانستان در دهۀ چهل خورشیدی می‌رسد بنام شعله‌یی یاد می‌شوند.»

متن اعلامیه توجه حاضرین را بخود جلب نمود و وضاحت کاملی بر مسیر پنجاه ساله جنبش دموکراتیک نوین به عمل آورد. همچنان اعلامیه با تاکید روی موجودیت فعالیت های انقلابی یادآوری نمود که :

« امیدواریم برگزاری این محافل گام کوچکی باشد در جهت معرفی جنبش ما، جنبشی که علی‌رغم ضربات پیهم وارده بر پیکرش در طی عمر مبارزاتی پنجاه ساله اش و جان‌باختن باربار کل جمع بزرگان و رهبرانش در مبارزه و مقاومت علیه امپریالیزم و ارتجاع هم‌چنان زنده است، نفس می‌کشد و در صحنۀ مبارزاتی کشور در خون‌خفتۀ ما کماکان حضور دارد.»

درین محفل دو نفر دیگر از سخنرانان هر یک به نوبه خود و از زوایای متفاوت روی تاریخچه جنبش دموکراتیک نوین افغانستان به بحث پرداختند. سخنرانان محفل علاوه بر تاکید روی برپائی و پیشبرد همه جانبه مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران کنونی و رژیم دست نشانده شان، نقش "داعش" در افغانستان را در وضعیت کنونی روشنی انداخته و هردو را دشمنان کشور و مردمان کشور معرفی نمودند.

در لابلای برنامه سه قطعه شعر توسط جوانان که با شور و هلهله انقلابی همراه بود دکلمه گردید در پایان محفل یک قطعه سرود توسط نوجوانان به اجرا گذاشته شد که روحیه انقلابی به محفل دمید.

در پایان محفل مجری برنامه از شرکت تمامی کسانیکه درین محفل اشتراک نموده بودند اظهار امتنان نموده و خواهان برگزاری محافل آینده که در همین تاریخ 13 میزان هرسال تدویر خواهد شد، گردید و عده ای از اشتراک کنندگان محفل پس از خروج از درب ورودی سالن با تعهد مجدد و اشتراک در محافل بعدی وعده سپردند که بخاطر شناخت بیشتر از جنبش دید و بازدید های بیشتری را روی دست خواهند گرفت.

محفل راس ساعت 10  و نیم صبح روز دوشنبه مورخ 13 میزان 1394 با کف زدن های ممتد حاضرین پایان یافت.

 

گزارش مختصر دوم  

محفل تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر...

در سیزدهم میزان سال 1394 پنجاه سال از تاسیس سازمان جوانان مترقی افغانستان گذشت، تاسیس سازمان جوانان مترقی افغانستان در 13 میزان سال 1344 که در حقیقت بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان یا شعلۀ جاوید نیز بود. 13 میزان امسال به عنوان پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر... مورد تجلیل قرار گرفت.

محفل تجلیلیه در صحن ساختمان یکی از موسسات آموزشی خصوصی دایر گردیده بود. این محفل که یکی از چندین محفل برگذار شده در شهر ... بود به مناسبت تجلیل از روز معلم بود، در عین تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان، یاد و خاطرۀ معلم بزرگ زنده یاد استاد اکرم یاری را نیز گرامی می داشت.

در کارت دعوت منتشرشده از طرف کمیتۀ برگزاری محفل نوشته شده بود:

«جریان دموکراتیک نوین افغانستان پنجاه ساله شد به مناسبت این روز خجسته و روز جهانی معلم و به ویژه یادی از معلم بزرگ زنده یاد استاد اکرم یاری محفلی داریم که شامل مقالات، اشعار و موسیقی می باشد»

روی دیوار عقب جایگاه سخنرانی دو شعار ذیل نصب گردیده بود:

«پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دمکراتیک نوین افغانستان را گرامی می داریم»

«گرامی باد یاد و خاطرۀ بنیانگذار جریان دموکراتیک نوین افغانستان معلم بزرگ زنده یاد استاد اکرم یاری»

 

عکس نسبتا بزرگ استاد اکرم یاری بنیانگذار سازمان جوانان مترقی در قسمت پیش روی میز سخنرانی نصب گردیده بود، هر شرکت کننده با ورود به محل برگذاری متوجه این عکس و شعار های دیوار عقب جایگاه سخنرانی می گشت و روی آن مکث می کرد.

محفل ساعت پنج بعد از ظهر شروع گردید. گردانندۀ محفل پس از خوش آمد گویی به شرکت کنندگان محفل اعلامیه کمیته برگزاری پنجاهمین سالگرد جریان دموکراتیک نوین افغانستان را بخوانش گرفت و بعد از آن هر یک از اجرا کنندگان دیگر برنامۀ محفل را به نوبت به جایگاه سخنرانی دعوت کرد.

دختر جوانی بنام صدف از طرف دستۀ هشت مارچ فرارسیدن 13 میزان 1394 را به همۀ شرکت کنندگان در محفل تبریک گفت و یک شعر انقلابی به لهجۀ هزارگی را به خوانش گرفت که در قسمتی از آن گفته شده بود:

دیونگی نوم، دیونگی بلده قپس میده کو

عقل و اوشدم ام ده ای حال سگی بد مه میه

قفس بشکستن ارکار جنون است

ازین عقل سگی بیزارم ای دل


دختر جوان دیگری بنام
"ش." خلاصۀ سوانح استاد زنده یاد اکرم یاری را بخوانش گرفت. در این سند نه تنها روی نقش اساسی استاد زنده یاد اکرم یاری در تاسیس سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین افغانستان و رهبری سازمان و جریان تا زمان صحتمندی اش بلکه روی درس های قابل آموختن از ایشان در زمان مریضی اش از قبیل پا فشاری روی تشکیل حزب انقلابی، مخالفت با جبهه سازی های پیش از وقت، ضرورت جدی پیشبرد کار و پیکار انقلابی در میان دهقانان به عنوان نیروی عمدۀ طبقاتی در جامعه و همچنان روستا نشین شدنش و یک سلسله اصلاحات دموکراتیک به نفع دهقانان توسط خودش، تلاش برای دامن زدن به جنبش دهقانی و توده یی و سازماندهی جوانان انقلابی در محل نیز تاکید صورت گرفته بود.

بعد از آن نوبت به آقای "ش." رسید. ایشان اشعار سروده شده توسط خودش را در محفل به خوانش گرفت و با دکلمۀ جان دار به شور و حال شرکت کنندگان محفل افزودند.

پس از آن متعلم نوجوانی بنام "ک." یک قطعه شعر به لهجه هزارگی را با احساسات پر شور به خوانش گرفت و توسط شرکت کنندگان در محفل مورد تشویق قرار گرفت که قسمت از شعر چنین است:

ده رنگی خود خو آر گول خوشنومایه

بلے خو تید نکید از رنگی دیگرو

اگه غیرد بوده ده شیری آبئ

وتن خو بور مونی از چنگی دیگرو

 

( هر گلی در رنگ خود زیبایی دارد و نیاز نیست از گلهای دیگری رنگ بگیرد

اگر در شیر مادر غیرتی بوده وطن مان را از چنگال بیگانگان نجات می دهیم)


آخرین سخنران محفل استاد " ح. " بود ایشان به عنوان یکی از سابقه داران جریان دموکراتیک نوین افغانستان، چهرۀ زنده ای از تاریخ پر از فراز و نشیب جریان هستند، بار بار زندان ها و شکنجه های دژخیمانرا بجان خریده است و با جانباختگان نامدار زیادی از جریان همدوش و همنبرد بوده است. یاد داشت های تهیه شدۀ شان را با چنان شور و احساسات قلبی به خوانش گرفت که تمامی شرکت کنندگان در محفل را تحت تاثیر قرار داده و یاد و خاطر ه جانباختگان جریان را در اذهان آنها زنده ساخت.

گردانندۀ محفل در لابلای برنامه به دکلمۀ اشعار انقلابی دری و اشعار انقلابی به لهجۀ هزارگی پرداخت و بر شور و احساسات شرکت کنندگان در محفل افزود.

آخرین قسمت محفل به موسیقی و سرود خوانی اختصاص یافته بود. هنرمند جوان جناب استاد ... با صدای دلنوازش با اجرای سه ترانه میهنی پرداخت و با ترنم گوش نواز موسیقی روح و روان شرکت کنندگان را نوازش داد.

دو ساعت می شد که برنامه محفل ادامه داشت و هنوز اسنادی باقی مانده بود اما ساعت 7 شام را نشان می داد و شرکت کنندگان بخصوص بانوان، دیگر برای نشستن در محفل وقت نداشتند، به همین جهت گردانندۀ محفل ناچار شد ختم برنامه را اعلان نماید.

تعداد شرکت کنندگان در محفل بیش از 120 نفر می رسید که اکثریت شان را زنان و دختران تشکیل می دادند.

 

گزارش مختصر اول 

محفل تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر...

روز 13 میزان 1344 خورشیدی سازمان جوانان مترقی در نشست عمومی موسس آن سازمان اعلام موجودیت نمود. سازمان خط و مشی مبارزاتی اش را علیه ارتجاع، امپریالیزم، سوسیال امپریالیزم و تجدید نظرطلبی های حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان پی ریزی نمود. این خط و مشی مبارزاتی به پیش‌گامی رفیق زنده‌یاد اکرم یاری اتخاذ گردید. سازمان جوانان مترقی با تکیه بر این خط و مشی مبارزاتی اصولی و فعال، به زودی توانست جریدۀ شعلۀ جاوید را به عنوان ناشر اندیشه های دموکراتیک نوین در افغاستان راه اندازی نماید. جریده شعله جاوید نقش موثری در رشد و گسترش جریان دموکراتیک نوین افغانستان بازی نمود، بناء تمامی افراد منسوب به این جریان بنام شعله یی معروف گردیدند، که تا امروز تمامی شخصیت‌ها و تشکلاتی که ریشه‌های تاریخی‌شان از لحاظ فکری و سیاسی به این جریان مربوط می گردد به این نام یاد میشوند.

امروز دهم میزان 1394 خورشیدی است، یکتعداد از افرادی که خود را مربوط به جنبش دموکراتیک نوین ومیراث دار آن می دانند در یکی از تالار های این ولایت گردهم جمع شده تا پنجاهمین سالگرد بنیان گذاری سازمان جوانان مترقی کشور را تجلیل نمایند.

زمانیکه داخل تالار گردیدم در جلو زینه های ورودی تالار شعاری نصب گردیده بود که در آن نوشته شده بود:

«مقدم مهمانان گرامی را بمناسبت پنجاهمین سالگرد جریان دموکراتیک نوین افغانستان گرامی می داریم».

 هر کسی که وارد تالار می گردید در مقابل شعار مکث کوتاهی می نمود و بعد وارد تالار می گردید.

در داخل تالارموسیقی نرم که با سرود های میهنی وانقلابی همراه بود وگوش ها را به خوبی نوازش می داد. در مقابل لوژ شعار :

« 13 میزان 1344 روز بنیان گذاری جنبش دموکراتیک نوین کشور به همه هموطنان مبارک باد» نصب گردیده بود، در و دیوار تالار با شعارهای انقلابی بمناسبت این روز  پوشانیده شده و عکس رفیق اکرم در مقابل لوژ، نصب گردیده بود.

محفل به ساعت 3 بعد از ظهر شروع و به ساعت 5 عصرختم گردید. محفل شامل سخنرانی ها، مقالات، دکلمه ها و سرودهای انقلابی بود. طوریکه معلوم می شد شرکت کنندگان محفل متشکل از افراد مستقل و گروه های متشکلی بودند. زیرا متن سخنرانی و یا مقالات شان نمایندگی از تشکیل شان می نمود، همه شان خواهان وحدت تمامی نیروهای انقلابی بودند و خاطرنشان ساختند که بدون وحدت و بسیج همگانی توده ها بیرون راندن اشغالگران و سرنگونی رژیم دست نشانده غیر ممکن است. تمامی کسانیکه روی ستیژ آمدند خود را مربوط به جریان دموکراتیک نوین افغانستان می دانستند. در این محفل در حدود 100 نفر اشتراک نموده بودند. محفل در یک فضای کاملا صمیمی برگذار گردید.

 محفل توسط یکی از خانم های جوان افتتاح گردید. درافتتاحیه بعد از خیر مقدم حضار چنین آمده بود:

« روز 13 میزان روز خط کشی بین انقلاب و ضد انقلاب است. رهروان این راه به ما درس ایثار و فداکاری را آموختند. بناء یاد و خاطره شانرا که صادقانه و آگاهانه زیستند همیشه زنده و جاودانه نگه میداریم و با ایشان تجدید میثاق می بندیم، راهی را که بنیان گذاری نمودند با جان و دل ادامه می دهیم.

ما دراین روز یادآوری می نمائیم که جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین در مبارزه علیه امپریالیزم، ارتجاع، سوسیال امپریالیزم و نمایندگان فکری شان و هم چنین در مقاومت علیه سوسیال امپریالیست های اشغالگر و مزدوران جنایتکار شان با استواری ایستادند و جان باختند. این درس ایثار و فداکاری به ما آموخت که در مبارزه علیه امپریالیست های اشغالگر و رژیم دست نشانده شان قاطعانه بایستیم و از قربانی نهراسیم و تمام سختی ها و مصائب را تحمل نموده و به پیش حرکت کنیم.»

افتتاحیه با ارج گذاری به خون جاباختگان جنبش دموکراتیک نوین از تمامی نیروهای انقلابی مربوط به جنبش دموکراتیک نوین خواست تا با هم متحد شده علیه اشغالگران به رزمند:

« ... کمیته برگذاری پنجاهمین سالگرد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین بطور قطع خواهان وحدت تمامی نیروهای انقلابی، می باشد. با ایجاد چنین اتحاد وهمدلی است که می توان مقاومت همه جانبه ملی مردمی و انقلابی را تدارک دید و تا بیرون راندن قهری اشغالگران و سرنگونی رژیم دست نشانده شان به پیش رفت.»

بعداز افتتاح محفل دو دختر جوان، پرشور وانقلابی گردانندگی محفل را به عهده گرفتند و تا ختم محفل به خوبی توانستند که محفل را گردانندگی نمایند.

در ابتدا یک نفر طوریکه معلوم می شد از افراد دهه چهل خورشیدی است، اعلامیه کمیته برگذاری پنجاهمین سالگرد بنیان گذاری جریان دموکراتیک نوین را بخوانش گرفت. در اعلامیه فعالیت های مبارزاتی سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین چنین توضیح گردیده بود: « سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین افغانستان درهرسه عرصۀ مبارزاتی ضد ارتجاعی، ضد رویزیونیستی و ضد امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی به نحو اصولی و فعالانه مبارزاتش را پیش می‌برد. به همین جهت جریان دموکراتیک نوین افغانستان یا جریان شعلۀ جاوید به‌سرعت به ‌بزرگِترین جریان سیاسی توده یی و کثیر الملیتی کشور مبدل گردید که بخش بزرگی از روشنفکران، کارگران و خرده بورژوازی شهری مبارز از ملیت‌های مختلف کشور را در رهبری و صفوف خود جای داده بود. به همین جهت مورد کینه و نفرت عمیق و گستردۀ ارتجاع، تجدید نظر طلبان وطنی و امپریالیستها وسوسیال ‌امپریالیست‌ها قرار گرفت.

اولین قربانی حملۀ ارتجاع بر جریان دموکراتیک نوین افغانستان زمانی صورت گرفت که این جریان هنوز قد راست نکرده بود و از طریق پخش شب‌نامه ها و سایر شکل‌های فعالیت های مبارزاتی مخفی و نیمه ‌مخفی مبارزاتش را پیش می‌برد. این رفیق جان ‌باخته یکی از منسوبین کارگری جریان بود که حین پخش یک شب‌نامه توسط پولیس ارتجاع دست‌گیر گردید و زیر شکنجه های ددمنشانۀ قاتلان مرتجع و هار جان‌ باخت. دومین حمله بر جریان که توسط سانسورچیان ارتجاع به منظور غضب یک وسیلۀ مهم تبلیغاتی آن صورت گرفت، توقیف جریدۀ شعلۀ جاوید پس از انتشار 11 شمارۀ آن در اوایل سال 1347 خورشیدی بود. حملۀ سوم ارتجاع بر جریان که به تعقیب حملۀ دوم و مدت کمی بعد از آن صورت گرفت، حملۀ "قوای ضربۀ" پولیس ارتجاع بر تظاهرات روشنفکری- کارگری تحت رهبری جریان بود. در اثر این حمله، تظاهرات سرکوب گردید و عدۀ زیادی از روشنفکران و کارگران شعله یی و به ویژه عده ای از رهبران جریان دموکراتیک نوین دستگیر گردیده و به زندان انداخته شدند.»

اعلامیه با آنکه ضعف ها وکمبودات جنبش بخصوص در سه دهه اخیر را بر شمرد، راه حل و بیرون شدن از این وضعیت را چنین بیان نمود: « اما نجات از این درد و پژمرده‌گی نه‌ تنها مورد نیاز و ضروری است بلکه قطعاً ممکن و قابل حصول نیز می‌باشد. نباید فراموش کنیم که جنبش ما در طی سه دهۀ گذشته، علیرغم سقوط عدۀ زیادی از رفقای نیمه راه و دشمن‌ شادکن به منجلاب تجدیدنظر طلبی و خیانت‌های طبقاتی و ملی در قبال دشمنان ارتجاعی و امپریالیستی، مشخصاً در قبال امپریالیست‌های اشغال‌گر امریکایی و متحدین شان و رژِیم پوشالی دست‌نشاندۀ شان، پیوسته به موضع‌گیری‌های ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی پرداخته و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی افغانستان به مخالفت با حاکمیت ارتجاعی "جهادی‌ها"، امارت قرون وسطایی و عقب‌گرای طالبان، تجاوز و اشغالگری امپریالیست‌های امریکایی و متحدین شان و رژیم دست‌نشاندۀ شان برخاسته است. به گفتۀ یکی از نویسندگان مرتجع، ما پیوسته "دولت ستیز" باقی‌مانده ایم. بنابرین ما از یک پایۀ فکری و سیاسی ارتقاء و گسترش مخالفت ضعیف سیاسی کنونی علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده به یک مقاومت همه‌ جانبۀ ملی مردمی و انقلابی علیه آن‌ها برخوردار هستیم؛ به‌شرط این‌که کمبودها و نواقص خود را بزداییم، بر اصولیت‌ها و درستی‌های علمی فکری و سیاسی مان قاطعانه اتکاء کنیم و برمبنای خط و مشی اصولی علیه پراگنده‌گی و تفرقه در جنبش قاطعانه مبارزه نماییم.»

به تعقیب اعلامیه یکی از کارگران به نمایندگی از "هسته کارگری مبارز افغانستان" مقاله ای را بخوانش گرفت. او از فعالیت مبارزاتی جریان دموکراتیک نوین در میان روشنفکران و بخصوص کارگران چنین یاد آوری نمود:

« این جنبش به خوبی درک نموده بود که نیروی بالنده و رهبری کننده انقلاب کارگران اند، چون چیزی جز زنجیر اسارت شانرا از دست نمی دهند. لذا نه تنها در میان روشنفکران به فعالیت پرداختند و تعداد زیادی از روشنفکران را جلب و جذب نمودند، بلکه بزودی توانستند که توجه کارگران را به خود جلب نموده و اکثریت عظیمی از کارگراین فابریکات را در زیر لوای جریان دموکراتیک نوین متحد گرانند.»

و در اخیر مقاله اش بیان نمود که آن هسته نیاز دارد تا به یک سازمان دموکراتیک نوین ارتقا نماید. از تمامی کارگران انقلابی خواست تا با این مسیر با ایشان همگام شوند.

یکی از دختران جوان و پر شور انقلابی به نمایندگی از "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" به سخنرانی پرداخت. او "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" را یک دسته برحال مربوط به جنبش دموکراتیک نوین افغانستان دانست. سخنران یکی از جنبه های منفی وغیر اصولی سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین را به بحث گرفت و این موضوع را چنین ارزیابی نمود:

«  سازمان جوانان مترقی به عنوان سازمان رهبری کننده جریان، در طول حیات مبارزاتی خود نتوانست حتی یک عضو زن داشته باشد، چه رسد به اینکه در تشکیلات سازمان، مسئولیت هایی را بدوش داشته باشند. بر علاوه بطور کلی برای ایجاد یک تشکیلات دموکراتیک نوین زنان نه توسط سازمان طرحی وجود داشت وکاری روی دست گرفته شد ونه هم توسط جریان.»

 او ادعا نمود که این مشکل تا هنوز وجود دارد. او این مشکل را مربوط به شوونیزم غلیظ مردسالار درون جنبش مرتبط می دانست و ادعا داشت که یک عده از انقلابیونی که ادعای بالایی دارند تا هنوز نتوانسته اند خود را از قید و بندهای مناسبات کهنه فیودالی به رهانند. او اظهار تاسف نمود که:

« شوونیزم مرد سالار حاکم بر جنبش کمتر بیان می گردد، اما در عمل قویا وجود دارد. طرحات نظری و شعارهای اصولی موجود اند، اما جریان عمل اکثرا خلاف آنها پیش می رود. من به جرائت می توانم بگویم که بسیاری از به اصطلاح انقلابیون ما آزادی زنان را در خانه های دیگران خوش دارند نه در خانه های خود شان. تعدادی زیادی از آنها عملا در مورد مسئله زنان عقب مانده تر از لیبرال ها و حتی مدرنیست های اسلامی درون رژیم هستند.»

او بطور قطع خواهان رفع این موانع گردید، او از تمامی زنان و مردان انقلابی خواست که برای رفع این موانع علیه شوونیزم مردسالارانه بطور جدی مبارزه نمایند. او برای رفع این موانع و حرکت به جلو گفت:

« جنبش مبارزات زنان افغانستان نیاز به سازمان دموکراتیک نوین زنان دارند. مبارزه برای تشکیل این سازمان وظیفه و مسئولیت تمامی زنان و مردان انقلابی است. بخاطر اجرای این مسئولیت، مردان جنبش ما قبل از همه نیاز دارند با شوونیزم مرد سالار حاکم بر روح و روان شان مبارزه نمایند و بر آن پیروز گردند. زنان جنبش ما نیاز دارند با سلطه پذیری حاکم بر روح و روان شان مبارزه نمایند و بر آن پیروز گردند. مردان جنبش ما وظیفه دارند در این مبارزه به زنان کمک برسانند. در غیر آن کل جنبش ما از پیشرفت باز می ماند ودر جا می زند یا گرد خود می چرخد ویا هم سقوط می کند.»

آقای" م " در متن صحبت هایش نه تنها خط بنیان گذاشته شده توسط بیان گذاران سازمان جوانان مترقی را تایید نمود، بلکه اظهار نمود که خط بنیان گذاشته شده دقیقا توانست که هویت ضد انقلابی حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان افشاء نموده و نیات شوم شان را برملا سازد. او در تحلیلش بیان داشت که هویت خط ضد انقلابی حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان  که در شعله جاوید به تحلیل رفته شده بود در کودتای ضد توده ای و ارتجاعی شان بهتر هویدا شد.

آقای " ب " ضمن اینکه جنایت کاران جهادی، طالبی و رژیم کنونی را مورد کوبش قرار داد، اظهار تاسف نمود از اینکه تعداد زیادی از به اصطلاح شعله یی ها در چنین روزی شرکت نمی کنند. او مشخصا گفت که جنایتکاران خلقی، پرچمی و جهادی از روز های جنایت شان تجلیل بعمل می آورند اما روشفکرانی که هیچ جنایت و خیانتی نکردند، بلکه با آرمان و اهداف پاک برای خدمت به مردم جان شان را از دست دادند، کسانیکه باید میراثدارشان باشد و از فداکاری های شان تجلیل بعمل آورند، با کمال تاسف که می ترسند و در چنین محفلی شرکت نمی کنند.

در اخیر محفل یکی از جوانان به نمایندگی "جنبش انقلابی جوانان افغانستان" صحب نمود، او در حالیکه از مبارزات   و فداکاری های جریان دموکراتیک نوین و مقاومت شان علیه اشغالگران سوسیال امپریالیزم و رژیم دست نشانده شان ستایش بعمل آورد، اما جنبه منفی این مقاومت را چنین بیان نمود:

« این جنبش در حالیکه ده ها هزار تن از رهبران، کادرها، فعالین، صفوف و توده های تحت رهبری اش را در مقاومت و در مواجهه با سر کوب گری ها احزاب ارتجاعی وابسته به امپریالیست های غربی و کشور های ارتجاعی منطقه از دست داد، اما نتوانست که در کوران این مبارزه در مسیر انقلاب دموکراتیک نوین گام بردارد، بلکه شکست های تلخی را متحمل گردید که تا هنوز هم این شکست ها روح وروان ما را می آزارد.»

او در متن سخنانش یاد آور گردید که پنجاهمین سالیاد جنبش دموکراتیک نوین کشور مناسبتی است که تمامی نیروهای انقلابی را بطرف وحدت فرا می خواند. او زمانیکه روی تضاد عمده بحث داشت خاطر نشان نمود که این مسئله به معنی به تعطیل در آوردن مبارزه علیه دشمنان غیر عمده نیست.

وقتیکه روی گروه ارتجاعی داعش در افغانستان تماس گرفت، او این گروه را رسما یک نیروی اشغالگر مزدبگیر یک دولت ارتجاعی ( دولت اسلامی عراق و شام) خارجی خواند، و از نیروهای انقلابی خواست که در این برهه حساس هر چه فشرده تر و جدی تر علیه اشغالگران امپریالیست و اشغالگران داعشی به مبارزه برخیزند. دراین مورد چنین اظهار نظر نمود:

« نیروهاییکه بیرق سیاه داعش را در افغانستان بلند نموده اند، در واقع رسما نیروهای اشغالگر مزد بگیر یک دولت ار تجاعی خارجی اند. این شرایط بس دشوار در افغانستان از تمامی نیروهای انقلابی و میهن پرست می طلبد که دست به دست هم داده با اتحاد و یکپارچگی علیه امپریالیست های اشغالگر و رژیم دست نشانده شان و هم چنین اشغالگران داعشی به مبارزه بر خیزند، و مبارزات خویش را بصورت روز افزون در مسیر تدارک برای بر پایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی و انقلابی برای بسیج نمودن توده های ستمدیده جدی تر نمایند.»

تمامی سخنرانان محفل تاکید براین داشتند  که روز 13 میزان 1344 روز خط کشی میان انقلاب و ضد انقلاب بود، و بیان نمودند که تشکیل سازمان جوانان مترقی در حقیقت به مفهوم بنیان گذاری جنبش دموکراتیک نوین در افغانستان است. همه در این برهه حساس تاریخی خواهان وحدت نیروهای انقلابی کشور بودند.

محفل بخوبی توانسته بود که حاضرین در تالار را تحت تاثیر عمیقی قرار دهد. طوریکه در ختم محفل دیده شد، افراد حین ترک تالار باهم در باره محفل و گذشته جریان دموکراتیک نوین صحبت  داشتند و می گفتند که این روز دوباره در خاطره ما زنده گردید. این موضوع بیانگر آنست که محفل توانسته که با بررسی دقیق گذشته روحیه مبارزاتی را زنده نماید و خفته ها را بیدار کند.

نا گفته نباید گذاشت که گروه هنری در این روز در دو نوبت سرود های انقلابی را زمزمه نمودند که توجه حضار را بخوبی جلب کرد و خوب مورد تشویق  حضار قرار گرفت.

محفل با خوشحالی و سرور همه حاضرین در تالار به پایان رسید.

پایان

10 میزان 1394 خورشیدی