گزارشی از محفل تجلیل
روز هشت مارچ در ولایت...
یک بار دیگر روز هشتم مارچ روز جهانی زن فرا رسید."دسته
هشت مارچ زنان افغانستان" از 18 سال به این سو از این روز تجلیل بعمل آورده
است و به این طریق یاد و خاطره زنان مبارز و قهرمان کارگر نساجی نیویورک امریکا و
سایر زنان مبارزی که در سراسر دنیا
قربانی دهشت و وحشت رژیم های ارتجاعی گردیده اند گرامی داشته و عمل جنایت پیشگان
را تقبیح نموده است.
ما این روز را به این خاطر تجلیل می نماییم تا یادآوری کنیم
که زنان مبارز و قهرمان به ما درس ایثار و فداکاری آموختند تا در مبارزه علیه
امپریالیست های اشغالگر و رژیم دست نشانده و هم چنین علیه اشغالگران داعشی و تمام
نیروهای قرون وسطایی به ایستیم و از قربانی
نهراسیم و با قبول تمام سختی ها و مصائب مبارزات مان را با جدیت هرچه بیشتر
به پیش بریم. ما این روز را به این خاطر تجلیل می کنیم تا یاد جانباختگان روز هشتم
مارچ و تمامی زنان قهرمان جهان را گرامی بداریم.»
به همین ترتیب گرداننده محفل از تمامی زنان مبارز خواست که
برای مبارزه علیه اشغالگران امپریالیست، رژیم دست نشانده، اشغالگران داعشی و تمامی
نیروهای عقب مانده قرون وسطایی به "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" به
پیوندند.
این دختر جوان انتخابات پارلمانی و شوراهای ولایتی سال
آینده رژیم دست نشانده را یک مضحکه خواند و از تمامی مردم زحمتکش افغانستان خواست
که فریب اشغالگران و مزدوران شان را نخورند و به پای صندوق های رای نروند و آنرا
قاطعانه تحریم نمایند.
بعدا یکی از زنان مبارز "دسته هشت مارچ زنان
افغانستان" بیانیه "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" را بخوانش گرفت. بیانیه به شدت علیه
اشغالگران امپریالیست، رژیم دست نشانده و اشغالگران داعشی موضع داشت. بیانیه خاطر
نشان ساخته بود که تضاد با اشغالگران امپریالیست به رهبری امپریالیزم امریکا، رژیم
دست نشانده و اشغالگران داعشی تضاد عمده کنونی را تشکیل می دهد و مبارزه زنان علیه
شئونیزم مرد سالارانه در
چنین شرایطی باید در تابعیت از تضاد عمده به پیش برده شود:
چرا باید چنین باشد؟ زیرا تضاد عمدۀ کنونی جامعۀ افغانستان
تضاد ملی مردمان کشور علیه اشغالگران و دستنشاندگان شان است، همینها دشمن عمدۀ
فعلی مردمان ما هستند و مسئولیت مبارزاتی عمدۀ فعلی مبارزه و مقاومت علیه همین
دشمن عمده است.
بیانیه بخوبی توضیح نموده بود که مقاومت طالبان به این خاطر یک
مقاومت قسمی و ارتجاعی است که علاوه براینکه یک مقاومت مردمی و انقلابی نیست، بلکه یک
مقاومت ملی فرا گیر نیز نمی باشد، زیرا به شدت دارای دیدگاه شئونیستی غلیظ
فیودالی است، و نمی تواند در بر گیرنده مبارزه زنان
یعنی 52 درصد جمعیت کنونی افغانستان باشد. بناء مبارزه
علیه شئونیزم مردسالارانۀ فیودال کمپرادوری طالبان انصراف ناپذیر است. بیانیه خاطر
نشان نمود که جدا باید در نظر گرفت که این مبارزۀ برحق و عادلانه هم از لحاظ نظری
و هم از لحاظ عملی مهمتر و مقدم تر از مبارزه و مقاومت علیه اشغاگران و رژیم
پوشالی نیست و حتی نباید آن دو را با هم برابر دانست. این مبارزه را باید در
تابعیت از تضاد عمده در نظر گرفت و به پیش برد و هیچگاه نباید آنرا موکول به بعد
از بیرون راندن اشغالگران نمود. به همین ترتیب بیانیه دیدگاه شئونیزم مرد سالارانه
اشغالگران داعشی را نه فیودالی بلکه برده دارانه توصیف نمود:
« نیروهایی که آشکارا پرچم سیاه داعش را بلند کرده اند
اشغالگران ارتجاعی خارجی باالفعلی هستند که بینش و کنش ستمگرانۀ شان در قبال زنان
حتی فیودال کمپرادوری نیست، بلکه بردهدارانه است. گرچه این نیروها در افغانستان،
نسبت به اشغالگران امپریالیست، مجموعاً اشغالگران کوچکتری هستند، اما بینش و
کنش بردهدارانۀ آنان در قبال زنان، نه تنها در افغانستان بلکه در تمامی کشورهایی
که فعالیت دارند، بدترین و بیرحمانه ترین ستمگری جنسیتی موجود در جهان محسوب میگردد.
بدین سبب جنبش مبارزاتی زنان افغانستانً، ضمن پیشبرد مبارزه و مقاومت علیه اشغالگران
امپریالیست و رژیم پوشالی، نباید از هیچ اقدام مبارزاتی علیه آنها فروگذار کند و
هرچه از دستش بر می آید باید علیه آنها انجام دهد.»
بیانیه به زنان هوشدار داد تا متوجه تطمیع مالی
وغیر مالی اشغالگران امپریالیست در هر شکل و شمایلش بخصوص انجوسازی مسئله زنان
باشند و علیه آن بطور جدی مبارزه نمایند:
« دقیقاً باید توجه داشته باشیم که در رابطه با مسئلۀ زنان، تسلیمطلبی
ملی در قبال اشغالگران و رژیم دستنشانده، روکشهای بسیار فریبکارانه ای بخود میگیرد.
این تسلیم طلبیملی ظاهراً شکل بسیار جدی مبارزاتی ضد شوونیزم مردسالارانه، بخصوص
شوونیزم مردسالارانۀ فیودالکمپرادوری طالبان، را بخود میگیرد، اما محرک اساسی آن
تطمیع مالی و غیرمالی امپریالیستی بر محور منافع شخصی، ثروتاندوزی و شهرتطلبی
شخصی است. ایجاد صدها انجوی زنانه، تجلیلهای نمایشی از روز جهانی زن، موقعیتدهیها
در مقامات عالی رژیم پوشالی (ولسی جرگه، مشرانو جرگه، لویه جرگهها، شوراهای
ولایتی، وزارتها و سایر چوکیهای بالای اداری، کمسیونها به شمول کمسیون به
اصطلاح حقوق بشر و ....)، بورسیههای تحصیلی خارجی، چهرهسازیهای دروغین از طریق
علمکردن در رسانهها و تبلیغات وسیع رسانهیی، فراهمسازی تسهیلات تجارتی و غیره،
آن اشکال متنوع تطمیع مالی و غیر مالی توسط اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده
است که بخصوص زنان و دختران تحصیلیافته و در حال تحصیل را به دام خود گرفتار میسازد
و به ورطۀ تسلیمی و تسلیمطلبی ملی میاندازد. در واقع آنها ازین طریق قادر شده
اند که یک قشر کوچک از زنان و دختران خریده شده به دور رژیم دست نشانده را گردهم
آورند و از طریق آنها تبلیغات تسلیم طلبانه و وطنفروشانه به نفع اشغالگران و
رژیم پوشالی را پیش ببرند.
این دامشانیها را اشغالگران و پوشالیان آگاهانه رویدست
میگیرند و نقشهمندانه پیش میبرند. آنها حتی حاضر اند قیمت آن را از لحاظ سیاسی
نیز بپردازند. اشخاص و گروههای به اصطلاح انقلابی که گویا بخاطر بدست آوردن این
قیمت قابل پرداخت از سوی اشغالگران امپریالیست و پوشالیان حاضرند به دامهای
مذکور گرفتار آیند، پراگماتیستهای تسلیمشده و تسلیم طلب ملی ای هستند که حاضرند
80% به اشغالگران و رژیم نفع برسانند تا گویا 20% دیگر را خود کسب کنند. اینها
نیز در واقع اسیر منافع حقیر پولی و غیرپولی شخصی و گروهی شان هستند و پاسخدهی به
نیازها و ضرورتهای مبارزاتی زنان را روکش این منفعتطلبیهای شان میسازند.
اکیداً باید خاطرنشان ساخت که مبارزۀ اصولی و قاطع علیه
انجوییسازی مسئلۀ زنان که توسط اشغالگران
و رژِیم دستنشانده وسیعاً شایع گردیده است، بخش مهمی از مبارزه و مقاومت علیه
اشغالگران و رژیم پوشالی، منجمله مبارزه و مقاومت علیه شوونیزم مردسالارانۀ
امپریالیستی، فیودالی و بورژواکمپرادوری آنها است.»
یک دختر جوان به نمایندگی از زنان یکی از
ولسوالی های دور افتاده این ولایت مقاله ای را به خوانش گرفت، متن مقاله بیانگر
دردها و رنج زنان این ولسوالی بود. او محفل هشت مارچ را قوت قلبی برای زنان
ستمدیده و بخصوص زنان ولسوالی... خواند. منشاء ستم بر زن را طبقات و نظام
مردسالارانه طبقاتی دانست و بیان نمود که این ستم پیوند مستحکمی با ستم
امپریالیستی دارد. بیان نمود که ما باید مبارزه علیه ستم جنسیتی را در پیوند علیه
اشغالگران و رژیم دست نشانده شان به پیش بریم. همین ترتیب خاطر نشان ساخت که شعار
آزادی زنان توسط اشغالگران یک شعار دروغین وفریبنده ای بیش نیست:
« پانزده سال است که تحت بهانه " آزادی
زنان از قید اسارت طالبان" و شعار دروغین "دموکراسی" استقلال کشوری
بنام افغانستان به تاراج رفت و رژیمی دست نشانده بر مسند قدرت تکیه زد. اشغالگران
نه تنها زیربنای اقتصادی کشورمان را نابود کرده اند بلکه در تمام ابعاد اقتصادی،
سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دار و ندار مردم ما را به طرف نابودی سوق داده اند. هرچه
از دوام اشغالگری گذشت این جلوه های ستم و ستمگری تجاوزکارانه اشغالگران متبارز
گردید و امروز کمتر کسی است که دیگر فریب شعار دروغین متجاوزین غارتگر را بخورد.
هر روزی که از دوام اشغالگری متجاوزین سپری میگردد، زنان که نیم جمعیت کشورمان را
تشکیل میدهند چهره خشم آگین تری بخود می گیرند، زیرا بخوبی میدانند که اشغالگران و
رژیم دست نشانده شان نه می خواهند و نه می توانند حامی محرومان و بخصوص زنان
ستمدیده این دیار باشند.»
یک تن دیگر از زنان به نمایندگی از زنان یکی
دیگر از ولسوالی ها، قطعه شعری را تحت عنوان" مادر" دکلمه نمود. قبل از دکلمه شعرش سخنانش
را چنین آغاز نمود:
« باعرض سلام خدمت مهمان عزیز و حاضرین محترم
در تالار! من به نمایندگی از زنان زحمتکش ولسوالی ... ولایت ... خدمت شما رسیدم تا
صدای برحق زنان ولسوالی ... را ازین طریق به شما و از طریق شما به گوش جهانیان
برسانم.»
به ترتیب یک مقاله توسط یک خانم و دو مقاله
توسط دو دختر جوان به خوانش گرفته شد. جو مبارزاتی حاکم بر محفل جو مبارزاتی علیه
اشغالگران امپریالیست، رژیم دست نشانده و اشغالگران داعشی به عنوان دشمن عمده بود.
یک پارچه آهنگ انقلابی توسط یک دختر جوان و یک پارچه آهنگ انقلابی توسط یک پسر
جوان در وسط محفل اجراء گردید و یک سرود انقلابی مشترک توسط هردو تن در ختم محفل
به اجراء گذاشته شد.
قطعنامه« دسته هشت مارچ زنان افغانستان» توسط
یکی از دختران جوان به خوانش گرفته شد. قطعنامه به صراحت، تجلیل نمایشی رژیم دست
نشانده را یک عوام فریبی مضحکه دانست و چنین بیان نمود:
«رژیم دست نشانده در زیر پر و بال اشغالگران در
طی سالهای گذشته و هم چنین امسال از این روز تجلیل بعمل آورده و می آورد. رژیم دست
نشانده می خواهد طوری وانمود سازد که اشغالگران و رژیم پوشالی خواهان آزادی زنان
است. در حالیکه زن ستیزی رژیم دست نشانده در واقع با توافق و هم نوایی اشغالگران
امپریالیست صورت می گیرد. ادعائی که زنان افغانستان بعد از سر نگونی رژیم طالبان
توسط اشغالگران و شکلدهی یک رژیم دست نشانده به آزادی رسیده اند، یک ادعای دروغ و
میان تهی است. محرومیت عمیق و وسیع زنان، یکی از نتایج اجتناب ناپذیر این وضعیت
است.
از یک سو اشغالگران امپریالیست و رژیم دست
نشانده شان سعی می ورزند مسئله زنان را با تجلیل از هشت مارچ مربوط و منوط به خود شان محسوب نمایند، و از سوی دیگر طالبان می خواهند
تا از یک موضع ارتجاعی به شدت زن ستیزانه بطور کل مسئله زنان را مربوط به
اشغالگران امریکایی و متحدین شان وانمود سازند، و آنرا طرح تحمیلی اشغالگران بیان و به زن
ستیزی شان مشروعیت بخشند. هر دو موضع کاملا ارتجاعی و زن ستیزانه است. "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" با هر دو موضع مذکور جداً مخالف است و هر دو موضعگیری را
به شدت محکوم و رد می نماید.
"دسته هشت مارچ زنان افغانستان" معتقد است که مبارزه علیه ستم جنسیتی بخشی از مبارزه علیه
کل نظام دست نشانده حاکم بر جامعه است و باید مبارزه علیه ستم جنسیتی در راستای کلیت
مبارزه علیه اشغالگران و رژیم پوشالی به پیش برده شود.»
در ضمن در قطعنامه، انتخابات مضحکه پارلمانی و
شوراهای ولایتی سال آینده رژیم دست نشانده تحریم گردیده و از تمامی توده های
ستمدیده و بخصوص زنان ستمدیده خواسته شده تا فریب این عوام فریبی را نخورند و به
پای صندوق های رای نروند و هم چنین در مورد مصالحه دولت دست نشانده و طالبان چنین
موضع داشت:
« اگر طالبان بنا به دستور پاکستان به پروسه
مذاکرات با رژیم دست نشانده به پیوندد، قویا احتمال می رود که دیر یا زود از
مقاومت علیه اشغالگران و رژیم پوشالی دست بکشند و در نهایت به بخشی از رژیم دست
نشانده تبدیل گردند. در چنین صورتی مسلم است که طالبان به بخشی از دشمن عمده کشور
و مردمان کشور، منجمله زنان کشور، مبدل خواهند شد، اما این بار نباید ممکن گردد که
زنان افغانستان مثل دوره امارت اسلامی طالبان مورد سر کوبگری های قرون وسطایی قرار
بگیرند.
ما اعلام می کنیم که اگر طالبان با پذیرش قرار
داد امنیتی رژیم پوشالی با اشغالگران و در نتیجه با دست کشیدن از مقاومت علیه
اشغالگران، به بخشی از این رژیم تبدیل گردند و رژیم بخواهد یکبار دیگر دسته های
قرون وسطایی سر کوبگر زنان را فعال سازد، باید لشکری از ملالی ها و ناهیدها را در
مقابل خود به بیند.»
محفل به ساعت 5 بعد از ظهر خاتمه یافت و شرکت
کنندگان با روحیه عالی از دست اندر کاران محفل تشکر نموده و تعدادی از آنها اعلان
همکاری با "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" را نمودند و محفل را قوت قلبی
برای خود و مبارزه پیش روی خواندند و سالون را با خوشحالی ترک نمودند.
واحد "دستۀ هشت مارچ
زنان" در شهر .... ولایت ....
10 مارچ 2016 (20 حوت 1394)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر