۱۳۹۴ مهر ۱۵, چهارشنبه


گزارش مختصر اول 

محفل تجلیل از پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان در شهر...

روز 13 میزان 1344 خورشیدی سازمان جوانان مترقی در نشست عمومی موسس آن سازمان اعلام موجودیت نمود. سازمان خط و مشی مبارزاتی اش را علیه ارتجاع، امپریالیزم، سوسیال امپریالیزم و تجدید نظرطلبی های حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان پی ریزی نمود. این خط و مشی مبارزاتی به پیش‌گامی رفیق زنده‌یاد اکرم یاری اتخاذ گردید. سازمان جوانان مترقی با تکیه بر این خط و مشی مبارزاتی اصولی و فعال، به زودی توانست جریدۀ شعلۀ جاوید را به عنوان ناشر اندیشه های دموکراتیک نوین در افغاستان راه اندازی نماید. جریده شعله جاوید نقش موثری در رشد و گسترش جریان دموکراتیک نوین افغانستان بازی نمود، بناء تمامی افراد منسوب به این جریان بنام شعله یی معروف گردیدند، که تا امروز تمامی شخصیت‌ها و تشکلاتی که ریشه‌های تاریخی‌شان از لحاظ فکری و سیاسی به این جریان مربوط می گردد به این نام یاد میشوند.

امروز دهم میزان 1394 خورشیدی است، یکتعداد از افرادی که خود را مربوط به جنبش دموکراتیک نوین ومیراث دار آن می دانند در یکی از تالار های این ولایت گردهم جمع شده تا پنجاهمین سالگرد بنیان گذاری سازمان جوانان مترقی کشور را تجلیل نمایند.

زمانیکه داخل تالار گردیدم در جلو زینه های ورودی تالار شعاری نصب گردیده بود که در آن نوشته شده بود:

«مقدم مهمانان گرامی را بمناسبت پنجاهمین سالگرد جریان دموکراتیک نوین افغانستان گرامی می داریم».

 هر کسی که وارد تالار می گردید در مقابل شعار مکث کوتاهی می نمود و بعد وارد تالار می گردید.

در داخل تالارموسیقی نرم که با سرود های میهنی وانقلابی همراه بود وگوش ها را به خوبی نوازش می داد. در مقابل لوژ شعار :

« 13 میزان 1344 روز بنیان گذاری جنبش دموکراتیک نوین کشور به همه هموطنان مبارک باد» نصب گردیده بود، در و دیوار تالار با شعارهای انقلابی بمناسبت این روز  پوشانیده شده و عکس رفیق اکرم در مقابل لوژ، نصب گردیده بود.

محفل به ساعت 3 بعد از ظهر شروع و به ساعت 5 عصرختم گردید. محفل شامل سخنرانی ها، مقالات، دکلمه ها و سرودهای انقلابی بود. طوریکه معلوم می شد شرکت کنندگان محفل متشکل از افراد مستقل و گروه های متشکلی بودند. زیرا متن سخنرانی و یا مقالات شان نمایندگی از تشکیل شان می نمود، همه شان خواهان وحدت تمامی نیروهای انقلابی بودند و خاطرنشان ساختند که بدون وحدت و بسیج همگانی توده ها بیرون راندن اشغالگران و سرنگونی رژیم دست نشانده غیر ممکن است. تمامی کسانیکه روی ستیژ آمدند خود را مربوط به جریان دموکراتیک نوین افغانستان می دانستند. در این محفل در حدود 100 نفر اشتراک نموده بودند. محفل در یک فضای کاملا صمیمی برگذار گردید.

 محفل توسط یکی از خانم های جوان افتتاح گردید. درافتتاحیه بعد از خیر مقدم حضار چنین آمده بود:

« روز 13 میزان روز خط کشی بین انقلاب و ضد انقلاب است. رهروان این راه به ما درس ایثار و فداکاری را آموختند. بناء یاد و خاطره شانرا که صادقانه و آگاهانه زیستند همیشه زنده و جاودانه نگه میداریم و با ایشان تجدید میثاق می بندیم، راهی را که بنیان گذاری نمودند با جان و دل ادامه می دهیم.

ما دراین روز یادآوری می نمائیم که جانباختگان جنبش دموکراتیک نوین در مبارزه علیه امپریالیزم، ارتجاع، سوسیال امپریالیزم و نمایندگان فکری شان و هم چنین در مقاومت علیه سوسیال امپریالیست های اشغالگر و مزدوران جنایتکار شان با استواری ایستادند و جان باختند. این درس ایثار و فداکاری به ما آموخت که در مبارزه علیه امپریالیست های اشغالگر و رژیم دست نشانده شان قاطعانه بایستیم و از قربانی نهراسیم و تمام سختی ها و مصائب را تحمل نموده و به پیش حرکت کنیم.»

افتتاحیه با ارج گذاری به خون جاباختگان جنبش دموکراتیک نوین از تمامی نیروهای انقلابی مربوط به جنبش دموکراتیک نوین خواست تا با هم متحد شده علیه اشغالگران به رزمند:

« ... کمیته برگذاری پنجاهمین سالگرد بنیادگذاری جنبش دموکراتیک نوین بطور قطع خواهان وحدت تمامی نیروهای انقلابی، می باشد. با ایجاد چنین اتحاد وهمدلی است که می توان مقاومت همه جانبه ملی مردمی و انقلابی را تدارک دید و تا بیرون راندن قهری اشغالگران و سرنگونی رژیم دست نشانده شان به پیش رفت.»

بعداز افتتاح محفل دو دختر جوان، پرشور وانقلابی گردانندگی محفل را به عهده گرفتند و تا ختم محفل به خوبی توانستند که محفل را گردانندگی نمایند.

در ابتدا یک نفر طوریکه معلوم می شد از افراد دهه چهل خورشیدی است، اعلامیه کمیته برگذاری پنجاهمین سالگرد بنیان گذاری جریان دموکراتیک نوین را بخوانش گرفت. در اعلامیه فعالیت های مبارزاتی سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین چنین توضیح گردیده بود: « سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین افغانستان درهرسه عرصۀ مبارزاتی ضد ارتجاعی، ضد رویزیونیستی و ضد امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی به نحو اصولی و فعالانه مبارزاتش را پیش می‌برد. به همین جهت جریان دموکراتیک نوین افغانستان یا جریان شعلۀ جاوید به‌سرعت به ‌بزرگِترین جریان سیاسی توده یی و کثیر الملیتی کشور مبدل گردید که بخش بزرگی از روشنفکران، کارگران و خرده بورژوازی شهری مبارز از ملیت‌های مختلف کشور را در رهبری و صفوف خود جای داده بود. به همین جهت مورد کینه و نفرت عمیق و گستردۀ ارتجاع، تجدید نظر طلبان وطنی و امپریالیستها وسوسیال ‌امپریالیست‌ها قرار گرفت.

اولین قربانی حملۀ ارتجاع بر جریان دموکراتیک نوین افغانستان زمانی صورت گرفت که این جریان هنوز قد راست نکرده بود و از طریق پخش شب‌نامه ها و سایر شکل‌های فعالیت های مبارزاتی مخفی و نیمه ‌مخفی مبارزاتش را پیش می‌برد. این رفیق جان ‌باخته یکی از منسوبین کارگری جریان بود که حین پخش یک شب‌نامه توسط پولیس ارتجاع دست‌گیر گردید و زیر شکنجه های ددمنشانۀ قاتلان مرتجع و هار جان‌ باخت. دومین حمله بر جریان که توسط سانسورچیان ارتجاع به منظور غضب یک وسیلۀ مهم تبلیغاتی آن صورت گرفت، توقیف جریدۀ شعلۀ جاوید پس از انتشار 11 شمارۀ آن در اوایل سال 1347 خورشیدی بود. حملۀ سوم ارتجاع بر جریان که به تعقیب حملۀ دوم و مدت کمی بعد از آن صورت گرفت، حملۀ "قوای ضربۀ" پولیس ارتجاع بر تظاهرات روشنفکری- کارگری تحت رهبری جریان بود. در اثر این حمله، تظاهرات سرکوب گردید و عدۀ زیادی از روشنفکران و کارگران شعله یی و به ویژه عده ای از رهبران جریان دموکراتیک نوین دستگیر گردیده و به زندان انداخته شدند.»

اعلامیه با آنکه ضعف ها وکمبودات جنبش بخصوص در سه دهه اخیر را بر شمرد، راه حل و بیرون شدن از این وضعیت را چنین بیان نمود: « اما نجات از این درد و پژمرده‌گی نه‌ تنها مورد نیاز و ضروری است بلکه قطعاً ممکن و قابل حصول نیز می‌باشد. نباید فراموش کنیم که جنبش ما در طی سه دهۀ گذشته، علیرغم سقوط عدۀ زیادی از رفقای نیمه راه و دشمن‌ شادکن به منجلاب تجدیدنظر طلبی و خیانت‌های طبقاتی و ملی در قبال دشمنان ارتجاعی و امپریالیستی، مشخصاً در قبال امپریالیست‌های اشغال‌گر امریکایی و متحدین شان و رژِیم پوشالی دست‌نشاندۀ شان، پیوسته به موضع‌گیری‌های ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی پرداخته و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی افغانستان به مخالفت با حاکمیت ارتجاعی "جهادی‌ها"، امارت قرون وسطایی و عقب‌گرای طالبان، تجاوز و اشغالگری امپریالیست‌های امریکایی و متحدین شان و رژیم دست‌نشاندۀ شان برخاسته است. به گفتۀ یکی از نویسندگان مرتجع، ما پیوسته "دولت ستیز" باقی‌مانده ایم. بنابرین ما از یک پایۀ فکری و سیاسی ارتقاء و گسترش مخالفت ضعیف سیاسی کنونی علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده به یک مقاومت همه‌ جانبۀ ملی مردمی و انقلابی علیه آن‌ها برخوردار هستیم؛ به‌شرط این‌که کمبودها و نواقص خود را بزداییم، بر اصولیت‌ها و درستی‌های علمی فکری و سیاسی مان قاطعانه اتکاء کنیم و برمبنای خط و مشی اصولی علیه پراگنده‌گی و تفرقه در جنبش قاطعانه مبارزه نماییم.»

به تعقیب اعلامیه یکی از کارگران به نمایندگی از "هسته کارگری مبارز افغانستان" مقاله ای را بخوانش گرفت. او از فعالیت مبارزاتی جریان دموکراتیک نوین در میان روشنفکران و بخصوص کارگران چنین یاد آوری نمود:

« این جنبش به خوبی درک نموده بود که نیروی بالنده و رهبری کننده انقلاب کارگران اند، چون چیزی جز زنجیر اسارت شانرا از دست نمی دهند. لذا نه تنها در میان روشنفکران به فعالیت پرداختند و تعداد زیادی از روشنفکران را جلب و جذب نمودند، بلکه بزودی توانستند که توجه کارگران را به خود جلب نموده و اکثریت عظیمی از کارگراین فابریکات را در زیر لوای جریان دموکراتیک نوین متحد گرانند.»

و در اخیر مقاله اش بیان نمود که آن هسته نیاز دارد تا به یک سازمان دموکراتیک نوین ارتقا نماید. از تمامی کارگران انقلابی خواست تا با این مسیر با ایشان همگام شوند.

یکی از دختران جوان و پر شور انقلابی به نمایندگی از "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" به سخنرانی پرداخت. او "دسته هشت مارچ زنان افغانستان" را یک دسته برحال مربوط به جنبش دموکراتیک نوین افغانستان دانست. سخنران یکی از جنبه های منفی وغیر اصولی سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین را به بحث گرفت و این موضوع را چنین ارزیابی نمود:

«  سازمان جوانان مترقی به عنوان سازمان رهبری کننده جریان، در طول حیات مبارزاتی خود نتوانست حتی یک عضو زن داشته باشد، چه رسد به اینکه در تشکیلات سازمان، مسئولیت هایی را بدوش داشته باشند. بر علاوه بطور کلی برای ایجاد یک تشکیلات دموکراتیک نوین زنان نه توسط سازمان طرحی وجود داشت وکاری روی دست گرفته شد ونه هم توسط جریان.»

 او ادعا نمود که این مشکل تا هنوز وجود دارد. او این مشکل را مربوط به شوونیزم غلیظ مردسالار درون جنبش مرتبط می دانست و ادعا داشت که یک عده از انقلابیونی که ادعای بالایی دارند تا هنوز نتوانسته اند خود را از قید و بندهای مناسبات کهنه فیودالی به رهانند. او اظهار تاسف نمود که:

« شوونیزم مرد سالار حاکم بر جنبش کمتر بیان می گردد، اما در عمل قویا وجود دارد. طرحات نظری و شعارهای اصولی موجود اند، اما جریان عمل اکثرا خلاف آنها پیش می رود. من به جرائت می توانم بگویم که بسیاری از به اصطلاح انقلابیون ما آزادی زنان را در خانه های دیگران خوش دارند نه در خانه های خود شان. تعدادی زیادی از آنها عملا در مورد مسئله زنان عقب مانده تر از لیبرال ها و حتی مدرنیست های اسلامی درون رژیم هستند.»

او بطور قطع خواهان رفع این موانع گردید، او از تمامی زنان و مردان انقلابی خواست که برای رفع این موانع علیه شوونیزم مردسالارانه بطور جدی مبارزه نمایند. او برای رفع این موانع و حرکت به جلو گفت:

« جنبش مبارزات زنان افغانستان نیاز به سازمان دموکراتیک نوین زنان دارند. مبارزه برای تشکیل این سازمان وظیفه و مسئولیت تمامی زنان و مردان انقلابی است. بخاطر اجرای این مسئولیت، مردان جنبش ما قبل از همه نیاز دارند با شوونیزم مرد سالار حاکم بر روح و روان شان مبارزه نمایند و بر آن پیروز گردند. زنان جنبش ما نیاز دارند با سلطه پذیری حاکم بر روح و روان شان مبارزه نمایند و بر آن پیروز گردند. مردان جنبش ما وظیفه دارند در این مبارزه به زنان کمک برسانند. در غیر آن کل جنبش ما از پیشرفت باز می ماند ودر جا می زند یا گرد خود می چرخد ویا هم سقوط می کند.»

آقای" م " در متن صحبت هایش نه تنها خط بنیان گذاشته شده توسط بیان گذاران سازمان جوانان مترقی را تایید نمود، بلکه اظهار نمود که خط بنیان گذاشته شده دقیقا توانست که هویت ضد انقلابی حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان افشاء نموده و نیات شوم شان را برملا سازد. او در تحلیلش بیان داشت که هویت خط ضد انقلابی حزب دموکراتیک "خلق" افغانستان  که در شعله جاوید به تحلیل رفته شده بود در کودتای ضد توده ای و ارتجاعی شان بهتر هویدا شد.

آقای " ب " ضمن اینکه جنایت کاران جهادی، طالبی و رژیم کنونی را مورد کوبش قرار داد، اظهار تاسف نمود از اینکه تعداد زیادی از به اصطلاح شعله یی ها در چنین روزی شرکت نمی کنند. او مشخصا گفت که جنایتکاران خلقی، پرچمی و جهادی از روز های جنایت شان تجلیل بعمل می آورند اما روشفکرانی که هیچ جنایت و خیانتی نکردند، بلکه با آرمان و اهداف پاک برای خدمت به مردم جان شان را از دست دادند، کسانیکه باید میراثدارشان باشد و از فداکاری های شان تجلیل بعمل آورند، با کمال تاسف که می ترسند و در چنین محفلی شرکت نمی کنند.

در اخیر محفل یکی از جوانان به نمایندگی "جنبش انقلابی جوانان افغانستان" صحب نمود، او در حالیکه از مبارزات   و فداکاری های جریان دموکراتیک نوین و مقاومت شان علیه اشغالگران سوسیال امپریالیزم و رژیم دست نشانده شان ستایش بعمل آورد، اما جنبه منفی این مقاومت را چنین بیان نمود:

« این جنبش در حالیکه ده ها هزار تن از رهبران، کادرها، فعالین، صفوف و توده های تحت رهبری اش را در مقاومت و در مواجهه با سر کوب گری ها احزاب ارتجاعی وابسته به امپریالیست های غربی و کشور های ارتجاعی منطقه از دست داد، اما نتوانست که در کوران این مبارزه در مسیر انقلاب دموکراتیک نوین گام بردارد، بلکه شکست های تلخی را متحمل گردید که تا هنوز هم این شکست ها روح وروان ما را می آزارد.»

او در متن سخنانش یاد آور گردید که پنجاهمین سالیاد جنبش دموکراتیک نوین کشور مناسبتی است که تمامی نیروهای انقلابی را بطرف وحدت فرا می خواند. او زمانیکه روی تضاد عمده بحث داشت خاطر نشان نمود که این مسئله به معنی به تعطیل در آوردن مبارزه علیه دشمنان غیر عمده نیست.

وقتیکه روی گروه ارتجاعی داعش در افغانستان تماس گرفت، او این گروه را رسما یک نیروی اشغالگر مزدبگیر یک دولت ارتجاعی ( دولت اسلامی عراق و شام) خارجی خواند، و از نیروهای انقلابی خواست که در این برهه حساس هر چه فشرده تر و جدی تر علیه اشغالگران امپریالیست و اشغالگران داعشی به مبارزه برخیزند. دراین مورد چنین اظهار نظر نمود:

« نیروهاییکه بیرق سیاه داعش را در افغانستان بلند نموده اند، در واقع رسما نیروهای اشغالگر مزد بگیر یک دولت ار تجاعی خارجی اند. این شرایط بس دشوار در افغانستان از تمامی نیروهای انقلابی و میهن پرست می طلبد که دست به دست هم داده با اتحاد و یکپارچگی علیه امپریالیست های اشغالگر و رژیم دست نشانده شان و هم چنین اشغالگران داعشی به مبارزه بر خیزند، و مبارزات خویش را بصورت روز افزون در مسیر تدارک برای بر پایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی و انقلابی برای بسیج نمودن توده های ستمدیده جدی تر نمایند.»

تمامی سخنرانان محفل تاکید براین داشتند  که روز 13 میزان 1344 روز خط کشی میان انقلاب و ضد انقلاب بود، و بیان نمودند که تشکیل سازمان جوانان مترقی در حقیقت به مفهوم بنیان گذاری جنبش دموکراتیک نوین در افغانستان است. همه در این برهه حساس تاریخی خواهان وحدت نیروهای انقلابی کشور بودند.

محفل بخوبی توانسته بود که حاضرین در تالار را تحت تاثیر عمیقی قرار دهد. طوریکه در ختم محفل دیده شد، افراد حین ترک تالار باهم در باره محفل و گذشته جریان دموکراتیک نوین صحبت  داشتند و می گفتند که این روز دوباره در خاطره ما زنده گردید. این موضوع بیانگر آنست که محفل توانسته که با بررسی دقیق گذشته روحیه مبارزاتی را زنده نماید و خفته ها را بیدار کند.

نا گفته نباید گذاشت که گروه هنری در این روز در دو نوبت سرود های انقلابی را زمزمه نمودند که توجه حضار را بخوبی جلب کرد و خوب مورد تشویق  حضار قرار گرفت.

محفل با خوشحالی و سرور همه حاضرین در تالار به پایان رسید.

پایان

10 میزان 1394 خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر