۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

مسئول این همه جنایات کیست؟

اگر دیروز لت وکوب وارعاب زنان به یک امر عادی تبدیل گردیده بود، اما امروز تجاوزات جنسی گروهی و غیر گروهی، مثله نمودن وقتل زنان در افغانستان اشغال شده به یک امر عادی وروز مره تبدیل گردیده است. روزی نیست که مثله نمودن، تجاوزات گروهی وغیر گروهی وقتل زنان سرخط رسانه ها نباشد.
جامعه ایکه اشغال گردیده واز لحاظ سیاسی ـ اجتماعی واقتصادی در فساد غوطه ورباشد، از لحاظ فرهنگی نیز فاسد می گردد. افغانستان اشغال شده امروز یکی از فاسدترین کشور ها در جهان می باشد و به همین ملحوظ از لحاظ فساد در صدرقرار دارد.
فقر،بد بختی،بیکاری،نا امنی وبمباران کورقوس صعودی خود را می پیماید وروزبروزوضعیت ز ند گی  توده های زحمتکش بدتر شده می رود وبد تر از همه اینکه تجاوزات گروهی وغیر گروهی وقتل زنان بطور وحشیانه بر زنان تحمیل می گردد. مسببین اصلی چنین قضایایی اصلا محاکمه نمی شوند، زیرا پشت این جنایات رژیم پوشالی ایستاده است. مسبب اصلی این همه جنایات اشغالگران امپریالیست و مز دورانس میهن فروش شان می باشند.
دوروز قبل یک دختر جوان به شکل فجیعی در ناحیه نهم شهر هرات به قتل می رسد. گزارشات حاکی از آن است که:
 یک باب حویلی واقع اول کوچه دیوانچه مربوطه ناحیه نهم شاروالی هرات هفت ماه قبل به اجاره یک کورس بنام "پیام مادر" از طریق بنگاه معاملات آن محل داده می شود. آمر کورس بنام محمد عالم همراه یک دختر بنام فریبا بنت عبدالمعروف که از جمله متعلمین وی بوده است به بهانه اینکه با تو ازدواج می کنم ارتباط برقرار میکند. این روابط بطور استمراری دوسه ماه ادامه دارد. دخترازبچه (آمرش) تقاضای ازدواج مینماید، آمر کورس به دختر وعده می دهد که مادرش را به خواستگاری روان می کند زمانیکه مادر بچه به خواستگاری دختر میرود، فامیل بچه، فامیل دختر( چون فامیل غریب است) را نمی پسندند وبا از دواج پسربا دختر مخالفت می نمایند بچه هم به اساس دید مادر وفامیلش حاضر به ازدواج نمی شود. دختر از بچه تقاضای مجدد میکند که باید این ازدواج صورت گیرد و برای" آمرش" میگوید که اگربا وی ازدواج نکند از وی شکایت میکند. محمد عالم نام تصمیم میگیرد تا خود را از این درد سر نجات دهد وکار دختر جوان را یک سره نماید. دریک روز تعطیلی دختر را به کورس دعوت میکند وبه داخل کورس اورا خفه وبه چاه داخل کورس می اندازد، بعد از آن یک موتر ریگ همراه سمنت در داخل چاه روی جسد دختر می ریزد. بعد ازاین واقعه کورس را تخلیه میکنند و کورسش را به محل قلبچه فعال می سازد. حویلی متذکره توسط بنگاه معاملات مجددا به کرایه داده میشود ومستاجرجدید نسبت نبود آب ازبنگاه تقاضای فسخ قرارداد را میکند. بنگاه معاملات وعده می دهد که چاه آب خانه را فعال کند. فردای آن روز که چاه کن را می آورد چاه کن داخل چاه می شود می بیند که داخل چاه پراز سمنت است فکر می کند که این سمنت ها از بابت مزایک کاری صحن حویلی داخل چاه ریخته است. یک مقدار که داخل چاه کار می کند به جسد بر میخورد از چاه بیرون می شود و به مستاجرخانه ودفتر بنگاه معاملات قضیه را تعریف می کند، قضیه از طریق بنگاه معاملات به دولت اطلاع داده می شود. نماینده څارنوالی وپولیس به محل واقعه می رسند واز چاه کن می خواهند که کارش را ادامه دهد.
طبق اظهارات مردم محل وقتیکه چاه کن کارش را شروع می کند همراه تکه های سمنت توته های لباس زنانه از چاه بیرون می آ ید، آنوقت مردم محل همراه مامورین دولت مطمئن می شوند که جسد زن است، فورا به جستجوی مسئول کورس بر می آیند با پرس وپال قبل از بیرون آوردن جسد محل جدید کورس را شناسائی می نمایند. زمانیکه جسد تکه پاره دختراز چاه بیرون می شود، پدر دختر که به محل واقعه رسیده جسد دخترش را می بیند جریان را به هیات باز گو می نماید واز آمر کورس شاکی میشود. طبق شکایت پدر دختر بالفعل آمر کورس دستگیر می شود وبعد از تحقیق به جنایتش اعتراف می نماید دوسیه اش از طرف پولیس و څارنوالی تکمیل می گردد. فعلا پدر دختر منتظر حکم دادگاه است.
با جرات می توان گفت که اگر قاتل یک شخص پول دار ویا وسیله دار باشد قضیه قتل فریبامانند هزاران دوسیه دیگر بایگانی خواهد شد و این قضیه بدون سر وصدا به خاموشی خواهد گرائید.
از اول سال جاری تاکنون یعنی در ظرف شانزده روز این سومین زنی است که در ولایت هرات به قتل رسیده است یعنی تقریبا در سه روز یک قتل. در این محاسبه خود سوزی، سوختاندن زنان وتجاوزات جنسی محاسبه نگردیده است. اگر این حادثات را هم در ولایت هرات به محاسبه بگریم دقیقا که این آمار دو حادثه در روز می رسد. حال این آمار را در در تمام ولایات افغانستان بصورت تقریبی محاسبه می کنیم.
آمار خود سوزی، سوختاندن، تجاوزات گروهی وغیرگروهی وقتل زنان د رولایات هرات، کابل ومزار از دیگر ولایات بالاتر است، بدین اساس محاسبه این جنایات را در تمام ولایات نمیتوان تطبیق نًمود. حال اگر این محاسبات را در دوروز یک واقعه در هر ولایت محاسبه کنیم، به هر دوروز 34 واقعه یعنی در هر روز17 واقعه جنایات هولناک علیه زنان در سر تاسر افغانستان اتفاق می افتد. این آمار واقعا تکان دهنده است.
زنان افغانستان باید این نکته را درک کنند که رهائی از این وضعیت اسفناک ممکن نخواهد بود، مگر با مقاومت همه جانبه ملی مردمی وانقلابی. ایجاد چنین مقاومتی از طریق بسیج همگانی زنان و پیوند خوردن شان با مردان انقلابی امکان پذیر است. بیرون راندن قهری اشغالگران وسرنگونی رژیم دست نشانده وایجاد جامعه نوین از طریق چنین مقاومتی تحت رهبری پیش آهنگ طبقات محروم جامعه میسر خواهد بود. این جامعه نوین است که هرچه سریعتر به سوی محو کلیه امتیازات طبقاتی حرکت می نماید، در چنین صورتی است که نه تنها زنان بلکه مردان نیز از ستم نجات می یابند. 
به پیش به سوی مقاومت ملی مردمی وانقلابی.
مرگ بر اشغالگران ورژیم دست نشانده.
18 حمل 1394 خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر